پژوهه رسا

«وأُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ»

پژوهه رسا

«وأُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ»

این وبلاگ، فرصتی برای دسته‌بندی و بیان مطالب متعلمی است که از نظرات دوستان و اساتیدش بهره می‌برد.

ساختارهای مادی و مقاومت سخت اعم از نظامی، اقتصادی، تربیتی و اجتماعی در صورتی پاسخگوی تهاجم دشمن است که ارزش‌های معنوی و مؤلفه‌های نرم مقاومت دچار آسیب نشود.

عقلانیت حاکم بر نظام تعلیم و تربیت در وادی عقلانیت مدرن افتاده است؛ زین رو در حوزه معرفتی، پوزیتیویست‌پرور و در حوزه اخلاق، نفع‌گرا است و جریان جهانی عقلانیت لیبرالی، فرزندان ما را به شکل سریعی در مسیر خود به پیش می‌برد و روندهای سکولاریزاسیون در نظام آموزشی از دل نظام تربیتی مدرسه و دانشگاه و از دل رسانه‌های نوظهور بیرون آمده است.

با این توصیف هرچه میزان تحصیلات بالاتر می‌رود، مفاهیم سکولاری همانند رابطۀ دختر و پسر قبل از ازدواج یا برابری جنسیتی عادی‌سازی می‌شود؛ در حالی که در گفتمان توحیدمحور و عدالت اسلامی، چنین مفاهیمی در برابر کرامت و ارزش‌های انسانی بانوان قرار می‌گیرد و کلیدواژۀ نابودی خانواده و اجتماع است.

خانواده در فرهنگ توحیدی به مثابه کانون تکوین انسانیت است و از آن پاسبانی می‌کند؛ حال آنکه امروزه فرهنگ مدرن با محوریت فردگرایانه به سوی حذف خانواده در نظام اجتماعی گام برداشته است و در این فضای فکری، حقیقت‌های فطری را به‌گونه‌ای تفسیر می‌کنند که به خدمت ارزش‌های خودساخته و مدرن می‌گمارند.

با این نگاه اگر عقلانیت حاکم بر نظام قضائی کشور، عقلانیت مدرن و سکولاری باشد، نظام معنایی متناسب با خودش را نیز تولید خواهد کرد؛ برای نمونه اگر عدالت در فقه اسلامی درباره کسی به‌کار می‌رود که گناه نمی‌کند و قاضی باید عادل باشد، در فضای حقوق غربی و سکولار به معنای کسی است که با انصاف است و شامل قاضی بهایی یا مسیحی نیز می‌شود.

اگر نظام تربیتی و عقلانیت حاکم بر ساختارهای اجتماعی و اقتصادی بر پایۀ مصرف بهینه باشد و دانش‌آموزان را به سمت دوری از اسراف و تبذیر سوق دهد، اخلاق متناسب با الگوی حول آن پدید می‌آید؛ اما زمانی که عقلانیت حاکم، عقلانیت مصرف است و همه به‌سمت مصرف‌گرایی در‌حال حرکت هستند و الگوی مطابق با آن را در زندگی خود پیاده می‌کنند و به‌صورت لحظه‌ای در‌ حال سیالیت و تغییر هستند.

همین الگو به‌عنوان هژمونی مسلط مطرح می‌شود که این عقلانیت، خودش را بسط می‌دهد و نظام معنایی متناسب با خود را می‌سازد و شکی نیست که جامعه اسلامی با محوریت توحید و چارچوب نگاه جدید و متعالی به جهان هستی، مورد هجمه فرهنگ غرب است.

سال‌هاست طبق ایدۀ دولت خدایی به معنای معطل گذاشتن هر اتفاق فرهنگی برای همراهی دولت‌ها و بروکراتیزه کردن فرهنگ، از اتصال جامعه انقلابی به بدنۀ اجتماعی و گروه‌هایی که می‌توانستند کانون قدرت‌ فرهنگ جامعه باشند، غفلت شده است که پیامد این اشتباه راهبردی، تعطیلی ظرفیت مساجد، هیأت‌ها و ظرفیت‌های نخبگانی، حزبی و تشکیلاتی و به حاشیه رفتن روحانیتی است که در طول تاریخ به بدنۀ اجتماعی متصل بوده‌اند.

حال آنکه احیای فرهنگ در گام نخست نیازمند بومی سازی ساختارهای آموزشی و تولید علم به معنای ترسیم لایه های عمیق فرهنگ است که عهده دار تفسیر انسان و جهان می‌باشند و در گام بعد بروز رسانی کانون‌های قدرت فرهنگ، روزآمدی آنها و آشتی با مراکز سنتی شکل‌گیری فرهنگ است؛ بدین سبب ما نیازمند الگوهای مقاومت و نوعی تربیت مقاومتی در نظام آموزشی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هستیم تا در هر عرصه‌ای بر اساس فرهنگ بومی و استاندارهای اسلامی عمل کنیم.

در کل، همه کشورها در تعریف منافعشان به عناصر مادی مثل جغرافیا و جمعیت یا عناصر معنوی و شکل دهنده باورها، آموزه‌ها و ایدئولوژیک جامعه خود توجه دارند؛ از این‌رو قدرت‌های سلطه‌گر بیشتر از تفوق مادی بر کشورها، تلاش می‌کنند بر فرهنگ‌ها، اندیشه‌ها و تصمیم‌سازان یک کشور، مسلط شده و ارزش‌های معنوی و قدرت آفرین جوامع را به چالش کشیده یا مخدوش کنند که در صورت برتری بر فرهنگ و اندیشه یک کشور، اعمال سلطه بر جغرافیا و جمعیت آن را نیز دنبال خواهند کرد.

با توجه به ماهیت مکاتب مختلف، انواع حکومت‌ها و دال مرکزی رژیم‌های سیاسی اعم از سلطه‌گر، طاغوتی، سلطه پذیر و توحیدی؛ نوع نگاه و طرز تفکر هر کدام از آنها درباره جهان و هستی متفاوت است و نشاندهنده زیرساخت و تکیه‌گاه فکری آنهاست.

بدین جهت راه و روش‌ یک مکتب، باید و نبایدها و مسئولیت‌هایی که به وجود می‌آورند، همه به منزله نتایج ضروری و نوع جهان‌بینی آنهاست؛ از این‌رو هر مفهوم و کلیدواژه‌‌ای به نسبت دال مرکزی یک مکتب و فضای گفتمانی آن، معانی متفاوتی دارد.

از سویی ساختارهای مادی و مقاومت سخت اعم از نظامی، اقتصادی، تربیتی و اجتماعی در صورتی پاسخگوی تهاجم دشمن است که ارزش‌های معنوی و مؤلفه‌های نرم مقاومت دچار آسیب نشود؛ از این‌رو امروزه شاه کلید تئوری جنگ نرم دشمنان، ناظر به تحقق فروپاشی ارزش‌ها و هویت‌های فرهنگی است و تلاش می‌کنند میل و ذائقه یک ملت را تغییر داده و نظام ارزشی‌شان را نابود کنند تا مراحل سیر رابطه سلطه‌گر و سلطه‌پذیر شکل بگیرد.

بدین رو قرآن کریم در موارد مختلف دستور به صبر و استقامت در مسیر بندگی خداوند و کفر به طاغوت داده و فرموده است: «فاسْتَقِمْ‏ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ» پس همان‌گونه که فرمان یافته‌ای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمده‌اند (باید استقامت کنند) و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام می‌دهید می‌بیند! (هود/۱۱۲)

مجتبی عباسی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی