در الگوی اسلامیِ کلاننگر، امام علی(ع) جامع اضداد است، زاهدی حکیم و بردباری بیباک، شجاعی عبادتگر و تهیدستی بخشنده؛ کسی که قدرت دارد در شرایط متفاوت و متضاد، رویکرد مناسب و صحیح را اتخاذ کند؛ در برابر ظالمان و مستکبران، قاهر و سخت باشد و در مقابل یتیمان، نرم و مهربان.
«فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی»؛ مسائل سیاسی و تحولات اجتماعی، پدیدههایی چند وجهی هستند که فهم آنها نیازمند بررسیهای عمیق و تحلیل متغیرهای مختلف است؛ حال آن که تقلیل دادن و فروکاست آنها به موارد جزئی به معنای نگاه تک بعدی، تکعلت دیدن مسائل و توجیهگری است که نتیجه ناقص و خلاف واقع را نیز در پی خواهد داشت؛ هرچند استفاده از این دیدگاه جهت عبور از جزء به کل، سناریوسازی و مقصریابی در عرصههای مختلف، شایع بوده و مبنای کنش اجتماعی قرار گرفته است؛ اما زمانی بغرنج و مشکلساز میشود که در قالب ادبیات دینی به رفتارهای متناقض، فرار از پاسخگویی، سیاهنمایی، ترویج ناامیدی، اتهامزنی یا اغتشاش و حتی توجیه محاربه علیه نظام اسلامی میپردازد.
در مقابل رویکرد تقلیلگرایانه، تنگنظرانه و تجزیهمحور، نگاه کلان و کلگرا قرار دارد که معتقد است مطالعه جامع پدیدهها با تجزیه آنها ممکن نیست، در عوض باید همه چیز را در رابطه با کل یا مجموع اجزای آن درک کرد؛ به عنوان نمونه طب کلنگر به جای تمرکز بیش از حد روی جسم و علائم منفرد، سعی میکند بر ارتباطات بین ذهن (روح) و بدن تأکید کند و به جای درمانهای جزئی و ناکارآمد «کُلِ فرد» را درمان کند.
کلگرایی در مباحث علوم اجتماعی در مخالفت با فردگرایی تعریف میشود و نگاه کلگرا بر آن است که طبیعت و جامعه «کلهای ارگانیک» هستند که نمیتوان از طریق تجزیه، اجزای آنها را فهم کرد؛ هرچند محبوبیت کنونی فردگرایی در فلسفه اجتماعی، سیاسی و اخلاقی غرب ناشی از ویژگی سودجویانه و لذتمحور است که بر یک دیدگاه «فرواجتماعی» درباره انسان استوار است؛ اما اصلیترین موضوعی که هر مکتب دینی و فلسفی به آن میپردازد، ماهیت انسان و کمال اوست و مکاتب مختلف، نگرشهای گوناگونی نسبت به این موضوع دارند.
کلگرایی در الگوی اسلامی غایت محور، همراه با واقع بینیِ آرمانگرایانه است، بدین سبب در عین توجه به غرض معنوی و نیل به کُل از همسویی و همگرایی اجزاء همچون تلاش گروهی و فعالیت هماهنگ و مختص اندام بدن در راستای همافزایی و همیاری حیات جسمی و روحی انسان، غفلت نکرده است؛ از اینرو در دیدگاه ادیان آسمانی به ویژه اسلام، معرفتشناسی اسلامی، فهم یکپارچه از جهان، ماهیت انسان و رشد متعادل تمام ابعاد وجودی او لحاظ شده است.
در الگوی اسلامیِ کلاننگر، امام علی(ع) جامع اضداد است، زاهدی حکیم و بردباری بیباک، شجاعی عبادتگر و تهیدستی بخشنده؛ کسی که قدرت دارد در شرایط متفاوت و متضاد، رویکرد مناسب و صحیح را اتخاذ کند؛ در برابر ظالمان و مستکبران، قاهر و سخت باشد و در مقابل یتیمان، نرم و مهربان؛ زمانی به جهت رعایت مصالح اسلام در برابر هجوم بهخانهاش، زبان بر کف میگیرد و سکون اختیار میکند؛ اما همان علی(ع) در برابر جسارت نبش قبر، دستمال زرد بر سر بسته و فریاد «لَأَسْقِیَنَّ الْأَرْضَ مِنْ دِمَائِکُمْ» سر میدهد.
این همان علی است «اشدّاء علیالکفّار و رحماء بینهم»؛ ببینید؛ این دو خصوصیت در امیرالمؤمنین، چطور زیباییای را به وجود میآورد! انسانی با آن ترحّم و با آن رقّت، طاقت نمیآورد و دلش نمیآید که یک بچه یتیم را غمگین ببیند؛ میگوید تا من این بچه را نخندانم، از اینجا نخواهم رفت، آن وقت آنجا در مقابل آن انسانهای کجاندیشِ کجعمل – که مثل کژدم به هر انسان بیگناهی نیش میزنند – میایستد و چهارهزار نفر را در یک روز و در چند ساعتِ کوتاه از بین میبرد. (بیانات رهبر معظم انقلاب_ ۱۳۷۵/۱۱/۱)
هرچند در میان دیدگاههای ناکارآمد و غیرپاسخگو نسبت به پدیدهها از سهلگیریهای شل و ول مسیحیت گرفته تا سختگیریهای بی حد و مرز یهودیت، وجه غالب فرهنگ امروز دنیا، اندیشههای سکولاریستی مبتنى بر نگاه تک بعدی به انسان است؛ اما در این بین، تنها دینِ میانه و حد واسط با الگوی پرهیز از افراط و تفریط و توجه به ابعاد دنیوی و اخروی انسان، اسلام است.
* مجتبی عباسی