سوءاستفاده از فضای باز جمهوری اسلامی؛
اتاق فکر دشمن بعد از سالها دوگانهسازی، نفرتپراکنی، تحقیر هویتهای ایرانی و مأیوس سازی این مرتبه با تغییر رویکرد در اغتشاشات اخیر، تهاجم نرم را به جنگ سخت و درگیری خیابانی کشانده است.
«فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی»؛ قتل، ناامنی، فحاشی، انتشار ترس و وحشت در جامعه و در عین حال مظلوم نمایی و تلاش برای ترغیب زنان و دختران به فرهنگ بردگی و بیهویتی، اضلاع متناقضِ اغتشاشات اخیر بود که تشابه عجیبی به استراتژی داعش از شکلگیری تا استقرار داشت، چنانکه سالها پیش، همین پروژه به صورت مشخص در کشور سوریه کلید خورد که اتفاقاً زنان ملزم به رعایت حجاب اسلامی نبودند، اما استعمارگران همیشه بهانهای برای آزادی کشورها و شما بخوانید تخریب، غارت و کشتار آنها پیدا میکنند.
پانزدهم مارس 2011 میلادی، مطابق با بیستوچهارم اسفند 1389 شمسی بود که پروژه آشوب در کشور سوریه به بهانه اعتراض و با سوءاستفاده از مطالبات به حق مردم شروع شد و در نهایت به تخریب این کشور، بردگی بسیاری از دختران، غارت منابع و آوارگی مردم آن انجامید و این جریان مقاومت و مدافعان حرم بودند که مردم این کشور را از چنگال داعش و حامیان غربیاش نجات دادند.
جنایتکارانی که دستشان به خون مردم سوریه و دیگر کشورهای اسلامی آلوده است، امروز دلسوز مردم ایران شدهاند و با تروریسم رسانهای و تمرکز برای تجزیه ایران، نمایشی وارونه از جایگاه، مطالبات و پیشرفتهای زنان ایرانی را به جامعه القا میکنند تا بلکه سبک زندگی غربی و نسخه پیادهشده نابودی خانواده و انحطاط اجتماعی در فرهنگ خود را به ملت ایران حقنه کنند.
برنامهریزی برای تجزیه سرزمین و فروپاشی خانواده در ایران به عنوان لازم و ملزوم و مخالفت با چادر و روسری بانوان ایرانی در این فضا قابل فهم است که سالهاست از سوی دشمنانی همانند مسیح علینژاد به عنوان کارمند رسمی و حقوقبگیر دولت آمریکا پیگیری میشود، از این جهت وطنفروشی و فعالیتهای ضد مردمی و ضد دینی وی در اغتشاشات اخیر، عجیب به نظر نمیرسد.
اما موضوع عجیب و غریب در ماجرای اغتشاشات اخیر، سوءاستفاده از فضای باز جمهوری اسلامی، سردادن شعار آزادی زنان و هیاهوی خلاف وحدت عبدالحمید اسماعیل زهی ملقب به مولوی عبدالحمید است که با رفتاری غیرمنطقی و سیاستزده با براندازان سکولار همنوا شده و برخلاف اعتقادات مذاهب چهارگانه اهل سنت به ویژه مکتب دیوبندی در عرصه حجاب به تعبیری «کاتولیکتر از پاپ» شده؛ اما در مقابل جنایتکارانی همچون آل سعود، داعش و رژیم صهیونیستی سکوت کرده است، حال آنکه پروژه تجزیه، ناامنی و تخریب کشورهای اسلامی با شعارهای جذاب، پرونده تکراری رسانههای تروریستی حکام مرتجع منطقه و مورد حمایت غرب در راستای اهداف سیاسی و بردگی انسانیت است.
وحدت و انسجام اسلامی، پایه اصلی امنیت و اقتدار ایران و از مهمترین اصول در اندیشه امام و رهبری است؛ اما مرکز ثقل جامعه اسلامی، خانواده است و شاکله اصلی آرامش، ثبات فرهنگی، سلامت روانی و نهادینهکردن ارزشهای رفتاری در خانوادههای ایرانی با زنان این سرزمین میباشد، به تعبیر دیگر ایستادگی و استقلال ایران اسلامی وابسته به پایداری و ثبات خانواده است و در این میان مهمترین عنصر خانواده و جامعه، بانوان هستند.
بیشک جایگاه بانوان عفیف و اسطورهای ایرانی به مثابه عناصری نمادساز در شکلگیری استعاره مامِ وطن و سرزمین مادری و نقش و منزلت مادران شهدا در ایجادِ پیوندِ مفهومِ خانواده و ملیت بر کسی پوشیده نیست، به همین جهت خط رسانهای عبری، عربی، غربی سالهاست همگام با پروژه تجزیه ایران، فروپاشی نهاد خانواده را نیز کلید زده است.
اتاق فکر دشمن بعد از سالها دوگانهسازی، نفرتپراکنی، تحقیر هویتهای ایرانی و مأیوس سازی این مرتبه با تغییر رویکرد در اغتشاشات اخیر، تهاجم نرم را به جنگ سخت و درگیری خیابانی کشانده و با ادعای مطالبه نُخبگانی اما با ادبیات سخیف توهین، لُمپنیسم، ترویج فرهنگ برهنگی در خیابانها و حتی با کشتن مردم تلاش میکند مطالبات به حق زنان ایرانی درباره سرنوشت خانواده و زن در غرب را به حاشیه برده و با نگاه شیء انگاری و سوءاستفاده از جاذبههای جنسی زنانه، جایگاه زن ایرانی را در حد یک کالا تنزل دهد تا به زعم خود پروژه بیبندوباری جنسی و در نهایت فروپاشی اجتماعی و تجزیه ایران را سرعت بخشد.
* مجتبی عباسی، نویسنده و پژوهشگر