نویسنده: عباسی مجتبی
10:03 - 1400/11/16
-امام هادی(ع) با پیگیری سیاست مبارزه منفی با حکام ستمگر و توجه به رشد و بالندگی امت اسلامی، به توده مردم مهلت داد تا در این مدت، به بلوغ سیاسی لازم برسند و آرمانهای اسلامی و اعتقادی خود را فدای لذتهای زودگذر دنیایی نکنند و دریابند که سازشگری با ستم، آتشی بر خواهد افروخت که به زودی دامان همه آنها را خواهد گرفت.
اگرچه ائمه معصوم(علیهمالسلام) نمونه انسان کامل هستند و جامعیت و کمال انسانی را در وجود این انوار الهی باید جستجو کرد، اما هریک از ایشان به لقبی مشهور شدهاند که این اشتهار را باید در شرایط و وقایع عصر زندگی آن امام معصوم ریشهیابی کرد.
لقبهای گوناگونی برای امام دهم شیعیان نقل شده که هر کدام، گویای دریچهای از شخصیت تابناک آن بزرگوار است؛ لقبهایی چون «ناصح»، «مرتضی»، «فقیه»، «عالم»، «امین»، «طیب»، «رشید»، «مُوَضّح؛ روشن کننده احکام»، «خالِص؛ پاک از هر عیب»، «وفی»، «شهید»، «فتاح؛ گره گشا»، «تقی» و «نجیب»؛ اما لقب «هادی» در میان القاب آن حضرت شهرت بیشتری دارد. این صفت بیانگر راهنمایی و هدایتگری امام در عصری است که دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) به ویژه حاکمان عباسی از روشنگریها و محبوبیت امام هراس و وحشت داشتند و در این راستا با محصور کردن و ممانعت از حضور امام در بین مردم و رواج عقاید باطل و فرقهگرایی در جهت تضعیف موقعیت و جایگاه مردمی امام هادی(علیهالسلام) با تمام امکانات وارد عرصه مقابله و جنگ نرم و سخت با علویان شدند.
حاکمیت عباسی با زمینهسازی برای رشد مکتبهای مختلف عقیدتی و فرقههای گوناگونی همچون صوفیه، واقفیه، مجسمه و... در صدد بود تا با استحاله فرهنگی، مبانی فکری و اعتقادی مسلمانان به ویژه شیعیان را تضعیف کند، اما امام هادی(علیهالسلام) با اینکه در حصر بودند و آزادی عمل چندانی نداشتند به شناساندن عوامل فتنهها، خیانتها و توطئهها مبادرت کرده و نقشه دشمنان را خنثی و بیاثر نمودند.
هدایتگری، اخلاق و وارستگی باعث شیفتگی و نفوذ محبت امام جوان ۱۶ساله در دل اهالی مدینه شده بود، تا جایی که متوکل در جریان تبعید ایشان به صورت محتاطانه وارد عمل شد و با ارسال نامهای و با اعتراف به مقام والای آن حضرت و اشتیاقش برای دیدار از امام دعوت کرد تا به سامرا سفر کنند.
تاریخ گواه بر محبوبیت مردمی امام هادی(علیهالسلام) است؛ چنانکه اگر ترس از درگیر شدن نیروهای طرفدار امام با نماینده اعزامی از سوی خلیفه نبود، متوکل هرگز سیصد نفر را به همراه یحییبن هرثمه نمیفرستاد و چنین هزینه سنگینی را متحمل نمیشد تا نامه را به دست امام برساند و مشایعت امام از مدینه به سامرا، این همه نیرو نیاز نداشت.
به این ترتیب، امام هادی(علیه السلام) سالها، تحت نظارت و مراقبت شدید مزدوران حکومت عباسی در سامرا قرار گرفتند، اما از هدایت امت اسلامی به ویژه پیروان و شیعیان دست برنداشتند و نقش هدایتگری خود را مداوم و بیوقفه ایفا کردند. تعیین وکلا و ایجاد شبکه وکالت در مناطق مختلف، تقویت پایگاههای علمی و عنایت ویژه به شهر قم در راستای تثبیت این شهر به عنوان پایگاه عظیم تشیع، تأیید فقها و ارجاع به آنها، بیان مسائل مذهبی و صدور دستورهای لازم با ملاقات پنهانی یاران در سامرا و در نهایت، نامه نگاری، جزو مهمترین شیوههای مکتب هدایتگری امام هادی(علیهالسلام) در اوج خفقان و فشار حکومتی بر شیعیان به شمار میآیند.
هجده سال امامت امام هادی(علیهالسلام) در سامرا مصادف بود با برخوردهای اعتقادی، مناقشههای علمی، تبعیضهای قومی، فشارهای اقتصادی و سیاسی و هرج و مرجگرایی دولتمردان عباسی که قلمرو آنان را به صحنه درگیریهای مختلف گروهها و احزاب مبدل ساخت. این جنبشها را از حیث انگیزه دینی یا غیر دینی به دو دسته «آشوب» و «نهضت» می توان تقسیم کرد. آشوبها با اهداف قدرتطلبانه و فتنهجویانه انجام میگرفت و نهضتها که از سوی علویان به وقوع میپیوست، با انگیزههای حقگرایانه صورت میگرفت.[۱]
شرایط اجتماعی و خفقان زمانه امام هادی(علیهالسلام) بسیار سخت بود و ایشان به شدت تحت مراقبت بودند. یکی از عوامل مهم عدم قیام مسلحانه امام نیز در همین امر خلاصه میشود، ولی ایشان حرکت انقلابیون را زیر نظر داشتند و به صورت پنهانی با آنها در تماس بودند؛ تا آنجا که پندهای روشنگرانه و هدایتهای ایشان همواره راهگشای مسائل بود.
از سوی دیگر، امام با پیگیری سیاست مبارزه منفی با حکام ستمگر و توجه به رشد و بالندگی امت اسلامی، به توده مردم مهلت داد تا در این مدت، به بلوغ سیاسی لازم برسند و آرمانهای اسلامی و اعتقادی خود را فدای لذتهای زودگذر دنیایی نکنند و دریابند که سازشگری با ستم، آتشی بر خواهد افروخت که به زودی دامان همه آنها را خواهد گرفت. در آن صورت، عرصه را چنان بر آنان تنگ خواهد کرد که خود دست به اقدام اصلاحگرانهای بزنند و برای رهایی از زیر سلطه حاکمیتی که بانی فساد و تباهی در جامعه است، بر خیزند؛ فساد و هلاکتی که روزی گریبانگیر آنان خواهد شد.(۲)
پینوشت:
۱. ابوالفضل هادی منش؛ قیامها و شورشهای دوران امام هادی(علیهالسلام)، ص۱۶
۲. همان