نویسنده: عباسی مجتبی
11:50 - 1400/10/15
-چیزی که امیرالمؤمنین(علیه السّلام) را آن طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود واِلّا همه مردم که بی دین نبودند بلکه تحلیل سیاسی نداشتند.
نوشتن درباره حضرت فاطمه و صدیقه طاهره سلام الله علیها، ام الائمه، دختر و پاره تن حضرت رسول خاتم صلی الله علیه وآله وسلم، نوشتن از حجت الهی، شهیده و مظلومهای است که مصداق روایت مشهور "لولاک"، معیار تشخیص حق، مدافع ولایت، خالق خطبه فدکیه، صاحب فضائل بینظیر و محل دفن مخفی و بیزائر است؛ شخصیتی که دادخواهی و سوز دل شکستهاش، امر به معروف و نهی از منکرش برای حفظ دین و جلوگیری از انحراف امت اسلام بود.
اسوه و الگوی زنان و مردان که برخی با نگاه تک بعدی به شان، منزلت، فضائل عبادی و سجایای اخلاقی ایشان از فهم عمق اندوه و خشم مقدسشان و از قیام به حق و ماهیت جهاد سیاسی و مبارزات اجتماعی حضرتش غفلت کرده و پیامشان درباره اهمیت غدیر را جدی نگرفتند؛ چنان که درباره قرآن نیز برخی به جامعیت آن را فهم نکرده و اسلام را بخش، بخش و کاریکاتوری تصور کردند.
بر اساس اسناد تاریخی، حضرت زهرا(سلام الله علیها) از جریان حاکم زمان خود ناراحت و ناراضی بودند و اشکها و گریههای مظلومانه ایشان اعلام نارضایتی واضح برای تحریف رسالت و آینده امت اسلام بود، چون ایشان به شرع و به دستور الهی نصبِ ولایت در غدیر خم التزام داشتند و نظام حاکم را مقید به شرع نمیدانستند؛ حال آنکه طبق منابع معتبر شیعه و اهل سنت، خداوند به خشنودیاش خشنود و به غضب و ناراحتی ایشان خشمناک میشود.(۱)
اما چرا مردم عادی که بعضا اهل تقوای فردی و حتی نماز شبهای طولانی بودند؛ قراء و تالیان برجسته، مجاهدان سابق و اصحاب، از وصایت و جانشینی امیرالمومنین علی (علیه السلام) حمایت نکردند و کسانی را بر خود گماشتند که ۲۵ سال بعد، خود عزلشان کردند؟ نه تنها عزل که کشتند و سرانجام چنان برای بیعت به سوی علی بن ابیطالب(علیه السلام) هجوم بردند که به فرموده مولا، نزدیک بود حسنین(علیهماالسلام) در زیر دست و پا، لِه شوند.
جمله حکیمانه رهبر انقلاب در توصیف علت شکستهای تاریخی صدر اسلام، واگویه همین موضوع است: «بنده در قضایای تاریخ اسلام این مطلب را مکرّراً گفته ام که چیزی که... امیرالمؤمنین(علیه السّلام) را آن طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود واِلّا همه مردم که بی دین نبودند؛ تحلیل سیاسی نداشتند.»(۲)
تحلیل سیاسی را میتوان توصیف و بررسی پدیدههای مربوط به قدرت و اداره اجتماع دانست که با هدف پاسخگویی به چگونگی و چرایی وقوع آن پدیده مطرح میشود؛ از اینرو تحلیل سیاسی با ریشهیابی علل وقوع یک حادثه و کشف روابط میان آنها به شناخت آن واقعه یا پدیده میرسد.(۳)
جامعهای که خود را ملزم به تفکر درباره پدیدههای سیاسی میداند، نحوه صحیح تفکّر در مورد این پدیدهها و دانشافزایی در این رابطه نیز برایش مهم خواهد بود؛ زیرا بر پایه تحلیلِ پدیدههای سیاسی و اجتماعی است که انسان به قضاوت مینشیند، تصمیم میگیرد و عمل میکند.
حال آنکه «اگر ملّتی قدرت تحلیل خودش را از دست بدهد، فریب و شکست خواهد خورد، اصحاب امام حسن(علیه السلام)، قدرت تحلیل نداشتند؛ نمیتوانستند بفهمند که قضیه چیست و چه دارد میگذرد، اصحاب امیرالمؤمنین(علیه السلام) آنهایی که دل او را خون کردند، همه مغرض نبودند، اما خیلی از آنها مثل خوارج قدرت تحلیل نداشتند، قدرت تحلیل خوارج ضعیف بود؛ امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرمود: «و لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر»(۴)؛ اوّل، بصیرت، هوشمندی، بینایی، قدرت فهم و تحلیل و بعد صبر و مقاومت و ایستادگی.»(۵)
همین کم بودن دانش سیاسی، بار دیگر در بزنگاههای حساسی چون جنگ صفین خود را نشان داد؛ آنگاه که با قرآن بر نیزه کردن معاویه به تردید افتادند، آنگاه که دست از یاری امام مجتبی(علیه السلام) کشیدند و سرانجام آنجا که کوفیان برای حسین(علیه السلام) نامه نوشتند و سپس در برابر او ایستادند؛ بنابراین تا دانش سیاسی مردمان این باشد، شکوِههای فاطمی(سلامالله علیها) هم خواهد بود.
پینوشت:
۱. مستدرک الحاکم- ج۳ – ص۱۵۴
۲. سایت دفتر رهبر معظم انقلاب(۱۲ آبان ۱۳۷۲)
۳. محدثی، ۱۳۹۴؛ ۴۸
۴. نهج البلاغه: خطبه ۳۷۱
۵. سایت دفتر رهبر معظم انقلاب(۷۰/۱/۲۶)