نویسنده: عباسی مجتبی
08:06 - 1400/10/20
-نسل امروز در فضای کنونی جهان اسلام، سرگردان است و در حال حاضر باید دین مبین اسلام جایگاه خود را در بین ضدارزشهای فرهنگی و سکولاریزیم که از جذابیت کاذب برخوردار هستند، بازیابد؛ از اینرو یکی از وظایف حوزههای علمیه این است که در چنین عرصههایی وارد شده و نظریهپردازی کند.
اخیرا آیت الله اعرافی، مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور در دیدار جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی گفت: مباحث علمی ما در دنیا خریدار زیادی دارد، ولی باید عملکرد منسجمتری داشته باشیم.
گفتنی است؛ با این که حوزه علمیه برآمده از متن فرهنگ دینی جامعه اسلامی و مشتمل بر میراث گرانبهایی از روشها، تجربهها و اندوختههای علمی است و در دوران مدیریت آیتالله اعرافی با سندنویسی دقیق و تحولی و رویکرد جدیدی اداره میشود؛ اما باز هم شاهد هستیم که امروزه این نهاد با سابقه، خدوم و مؤثر در سرنوشت امت اسلامی که نقش و جایگاه مادری را برای نظام دینی ایفا میکند، به شدت نیازمند تغییر و تحول همراه با تیزهوشی، تیزبینی و آگاهی نسبت به حوادث است.
همان گونه که آیت الله اعرافی در یکی از آثار خود به این مهم اشاره کرده و نوشته است: پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، رسالت حوزههای علمیه را دو چندان کرده است؛ نظام اسلامی برای تأمین پشتوانه تئوریک خود به منظور تصمیمگیری و اجرا باید مبانی علمی لازم را در اختیار داشته باشد و این عرصهای است که حوزه علمیه در کنار دیگر مجامع علمی باید در آن نقش فعال داشته باشد؛ زیرا بدون گسترش مرزهای علوم اسلامی به مباحث نوپدید و تولید علوم انسانی با رویکرد اسلامی، این نیاز پاسخ مناسب نمییابد.(۱)
حال بعد از گذشت چند دهه از فرصت طلایی انقلاب اسلامی جای بسی تأمل است که چرا این نهاد مهم و حساس، امروزه نمیتواند مدعی تبیین و حل مسائل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور با راهحلهای اسلامی باشد؟
حوزه علمیه برای پاسخگویی به هشدارها و مطالبات رهبر معظم انقلاب درباره مطالبات صورت گرفته از نظام اسلامی در عرصه اقتصاد مقاومتی، نظام سازی، جامعه سازی و سازوکارهای تمدن نوین اسلامی چه روش و عملکردی داشته است؟
آیا هنگامی که رهبری حکیم، سیاستهای نظام اسلامی در عرصههای مختلف از جمله اقتصاد مقاومتی را ابلاغ و تبیین میفرمایند و تأکید مکرر بر آن دارند و در شرایطی که برخی بدون هیچ گونه انتقاد و ایرادی به نظام لیبرال سرمایهداری غرب و تایید تلویحی نظام حاکم بر جهان، مدام به اقتصاد اسلامی میتازند؛ آیا حوزه علمیه در جایگاه مادری نسبت به نظام اسلامی و از دریچه تحول در علوم انسانی توانسته است نسخه اجرایی از بخشهای مختلف این سیاستها را تدوین و ارائه کند؟
همچنین با توجه به ناکارآمدی دولت سابق و سالها اجرایی شدن تئوریهای غربی در کشور و مسئولان و تصمیمگیرندگانی که در عرصههای مختلف کشور با وامداری حداکثری از نظام لیبرال سرمایهداری غرب و توهم توسعه و پیشرفت کشور به سبک غرب، سبب بروز معضلات متعددی از جمله مشکلات فرهنگی، فقر و اختلاف طبقاتی، نظام بانکداری غیر اسلامی، تجملگرایی و فیشهای نجومی شدهاند؛ آیا در حوزه علمیه، نظام سازی و نقشه راه جامعی برای حل مسائلی از قبیل بیمه، مالیات، قانون کار، تعلیم و تربیت، هنر، سیاست داخلی و خارجی، اقتصاد درونزا و مقاومتی و موضوعات دیگر تدوین شده است؟
حوزههای علمیه در مسائلی همچون تسامح و تساهل فرهنگی، تحریف اندیشه دینی و سیاسی امام خمینی(ره)، سیاستهای کلی داخلی و خارجی کشور، توطئههای دشمنان، جریانهای سکولار حوزوی و غربزدههای داخلی و درباره ابعاد مختلف فلسفه سیاسی اسلام چه تمهیداتی اندیشیده است؟
نسل امروز در فضای کنونی جهان اسلام، سرگردان است و در حال حاضر باید دین مبین اسلام جایگاه خود را در بین ضدارزشهای فرهنگی و سکولاریزیم که از جذابیت کاذب برخوردار هستند، بازیابد؛ از اینرو یکی از وظایف حوزههای علمیه این است که در چنین عرصههایی وارد شده و نظریهپردازی کند؛ نظریههای متقن و متناسب با نیاز روز را تدوین کند و به آموزش و پرورش ارائه دهند تا در تألیف کتب درسی و انتقال گفتمان انقلاب اسلامی به دانشآموزان و نسل جوان به کار گرفته شده و در قالب دروس مختلف، به عنوان یک ابزار کارا، گامهای مفیدی در این زمینه برداشته شود.
پی نوشت:
۱. اعرافی، علیرضا، حوزه علمیه (چیستی/گذشته/حال/آینده)، ص 15