نویسنده: عباسی مجتبی
11:18 - 1400/07/17
افشاگری اسرائیل درباره همکاری با آمریکا در ترور شهید سلیمانی و تلاش برای جنگ نیابتی در آذربایجان، بیانگر وضعیت حاد و انتحاری این رژیم است که در یک مخمصه هویتی و فشار افکار عمومی گرفتار شده است.
اعتراف اخیر رژیم صهیونیستی به همکاری با آمریکا در ترور شهید حاج قاسم سلیمانی ناشی از شکستهای پیدرپی جبهه استکبار در تقابل با ایران و به دنبال آن تنگ شدن عرصه برای اشغالگران قدس و در راستای ایجاد تنش و اعاده حیثیت از دست رفتهاش تعبیر میشود.
فارغ از برخی تحلیلها مبنی بر تشدید تضادهای دولت بایدن و اسرائیل و تلاش برای تطهیر دولت بایدن و کمرنگ جلوه دادن نقش آمریکا در این جنایت، به هر حال ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، اوج همکاری اسرائیل و آمریکا علیه ملت ایران بوده است.
همچنین التهاب، اضطراب و تحرکات اخیر این رژیم در منطقه به ویژه در آذربایجان بیانگر این واقعیت است که تهدیدات حیاتی رژیم صهیونیستی را احاطه کرده و اسرائیل در شرایط فعلی افول آمریکا در مواجهه با جبهه مقاومت بیش از عکسهای یادگاری و اجرای مانورهای سیاسی و امنیتی نمیتواند کار عملیاتی مؤثری انجام دهد.
افشاگری اسرائیل و تلاش آمریکا برای جنگ نیابتی، بیانگر وضعیت حاد و انتحاری این رژیم است که در یک مخمصه هویتی و فشار افکار عمومی گرفتار شده و برافروختن جنگ و قربانی کردن شبه کشور آذربایجان میتواند اندکی بر موضوع ضربه پذیری و بحرانهای داخلی و خارجی این رژیم سرپوش بگذارد، هرچند بر کسی پوشیده نیست که در این میان بزرگترین بازنده، اسرائیل خواهد بود.
چنان که اکثر کارشناسان و ژنرالهای بازنشسته اسرائیلی معتقدند هرگونه حمله نظامی به نابودی برنامههای هستهای ایران منجر نمیشود، بلکه ممکن است نتایج معکوس به بار آورده و پاسخ قویتر ایران به صورت مستقیم و غیرمستقیم از سوی بازوهای همپیمان نظامیاش را در پی داشته باشد.