نویسنده: عباسی مجتبی
08:09 - 1400/09/15
-بسیاری از شبهات دانشآموزان به دلیل عدم آشنایی آموزگاران محترم با آموزههای دینی پاسخ داده نمیشود یا متأسفانه حتی گاهی برخی مربیان به دلیل شبهات سیاسی و اعتقادی که دارند، به این موضوعات دامن میزنند.
نظام تربیت معلم، نقش ویژه و بیبدیلی در سازندگی جامعه دارد، جامعه امروز ما محصول آموزش و پرورش چند دهه پیش است و نظام تعلیم و تربیت کنونی نیز وظیفه ساختن جامعه آینده و دهههای بعدی را دارد.
تجربه چندین ساله نظام آموزشی در کشور حاکی از آن است که علیرغم موفقیتهای کلی آموزش و پرورش، اما در برخی زمینهها همچون معرفی الگوها و اساطیر دینی و معنوی به جای الگوهای غربی، خوشایندسازی و عینی کردن ارزشهای دینی، پاسخگویی به شبهات اعتقادی، سیاسی و دین باوری به جای دینآموزی، تعامل اولیا و مربیان در تربیت دینی، سبک زندگی اسلامی و انتقال گفتمان انقلابی به نسلهای بعد، این نهاد به عنوان یکی از مهمترین متولیان عرصه فرهنگی، کارآمدی لازم را نداشته است.
لازم به ذکر است؛ در حرفه پزشکی که افراد با جسم انسان، سروکار دارند گرفتن تخصص، مهارتهای مرتبط با انواع بیماریهای جسمی و در نهایت سوگندنامه شرط شده است؛ هرچند موفقیت و خروجی این رویه نیز باید مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد و در صورت ضعف و آسیب، اصلاح شود.
اما در نظام آموزشی که استاد و معلم نسبت به شاگرد به منزله طبیب و بیمار است و معلمان با روح، فکر، اخلاق و عمل انسانها مرتبط هستند و باید حساسیتهای نظام آموزشی درباره مربیان در بالاترین سطح باشد؛ به نظر میرسد در انتخاب مدرک، مهارتها و دورههای تخصصی آموزگاران دقت لازم صورت نمیگیرد و برخی مربیان در رابطه با بیماریها و طرز درمان آن اطلاع کافی ندارند.
گفتنی است؛ بسیاری از شبهات سیاسی، اعتقادی و اخلاقی دانشآموزان به دلیل عدم آشنایی آموزگاران محترم با آموزههای دینی پاسخ داده نمیشود یا متأسفانه حتی گاهی برخی مربیان به دلیل شبهات سیاسی و اعتقادی که دارند، به این موضوعات دامن زده و موجب افزایش تشویش فکری و ذهنی دانش آموزان نیز میشوند.
با توجه به یادداشت سردبیر محترم روزنامه کیهان مبنی بر استفاده از ظرفیت طلاب و روحانیان در آموزش و پرورش، لازم به یادآوری است، متأسفانه سالهاست در کنار عدم استفاده از ظرفیتهای موجود حوزه در نظام آموزشی کشور، عدم ایجاد انگیزه برای اثرگذاری اجتماعی یا ورود آموزش یافته و موثر به نهادهای تاثیرگذار و به صورت کلی عدم توجه به تحولگرایی طبق منویات رهبری و در راستای بیانیه گام دوم انقلاب، موضوع حضور موثر طلاب در آموزش و پرورش نیز به فراموشی سپرده شده است.
در حال حاضر نگاه کلان و راهبردی نسبت به ظرفیت نظام آموزشی و دوراندیشی نسبت به نسلهای بعد لازمه موفقیت طرحهای تبلیغی است؛ حال آنکه طرحهای موقتی و کوتاه مدت، اثرگذاری و بهرهوری کمی در جامعه دارد، در صورتی که حوزه امروزه ناگزیر است برای تاثیرگذاری اجتماعی بالفرض از نهاد مهمی مثل آموزش و پرورش کمک بگیرد و نظام آموزش کشور نیز به شدت نیاز دارد جهت تربیت نسلهای آینده از طلاب دغدغهمند و متخصص بهره بگیرد.
با توجه به اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باید پرورش دینی و تربیت اسلامی در اولویت این نهاد مهم قرار بگیرد، حال آنکه سالهاست نظام آموزشی کشور، تمایل چندانی برای ورود سیستمی و بلندمدت طلاب شایسته و دغدغهمند به آموزش و پرورش نداشته است؛ در حالی که دولت سابق، اجرای سند ۲۰۳۰ در مدارس را در اولویت قرار داده بود و در برخی مدارس از حضور مستمر و تاثیرگذار طلاب جلوگیری به عمل میآمد، چنان که این رویه در برخی دانشگاهها نیز ادامه دارد.