نویسنده: عباسی مجتبی
22:12 - 1400/09/03
-بررسی سمت و سوی سیاستهای غرب در رابطه با دنیای اسلام نشاندهنده این واقعیت است که تضعیف و نهایتا تجزیه کشورهای اسلامی مهمترین راهبرد طراحی شده در اتاق فکر کشورهای غربی است.
جمله «تفرقه بینداز و حکومتکن» در فرهنگ ایرانیان فقط یک ضربالمثل ساده نیست، این جمله بیانگر استراتژی تاریخی و عبرت آموز دشمنان در گذشته، حال و آینده است.
بنابر دادههای تاریخی، بریتانیا با همین سیاست تفرقهافکنی و با وعده و وعید به اعراب ساکن در قلمرو عثمانی، این امپراطوری را تجزیه کرد و بخشی از آن را به رژیم صهیونیستی بخشید.
در حال حاضر نیز همین سیاست از سوی رژیم صهیونیستی با هدف آشوب و تجزیهطلبی در کشورهای منطقه به ویژه در سوریه و عراق با داعش و گروههای تکفیری و درباره ایران با تفرقهافکنی همچون شیعه انگلیسی و انواع قومیتگرایی دنبال میشود.
هانتینگتون به عنوان مشاور سیاست خارجی آمریکا در دوران جرج بوش از سالها پیش در کتاب خود تحت عنوان "برخورد تمدنها"، تنها رقیب جدی تمدن غربی را جهان اسلام و تمدن اسلامی دانست و بر دو راهبرد اصلی نخست تفرفهافکنی، جنگ داخلی و فرقهای در دنیای اسلام و در گام بعد بر تجزیه کشورهای اسلامی جهت فروپاشی تمدن اسلامی تاکید کرد.
در حال حاضر کمتر کسی میتواند منکر نقش کشورهای غربی در بحرانهای ایجاد شده در منطقه خاورمیانه گردد؛ بررسی سمت و سوی سیاستهای غرب در رابطه با دنیای اسلام نشاندهنده این واقعیت است که تضعیف و نهایتا تجزیه کشورهای اسلامی مهمترین راهبرد طراحی شده در اتاق فکر کشورهای غربی است.
امروز محافل انگلیسی مینشینند برای منطقه و برای ایران اسلامی تصمیمگیری میکنند؛ یکی از تصمیمهایشان تجزیه کشورهای منطقه است، این چیزی که عرض میکنم، تحلیل نیست، حدس نیست؛ اینها اطّلاعات است؛ میگویند دوران یک عراق، یک سوریه، یک یمن، یک لیبی گذشته؛ یعنی عراق تجزیه بشود، سوریه تجزیه بشود، لیبی تجزیه بشود، یمن تجزیه بشود؛ اسم ایران را نمیآورند، چون جرئت نمیکنند، میترسند.(۱)
پینوشت:
۱. بیانات مقام معظم رهبری (۱۳۹۵/۱۰/۱۹)