نویسنده: عباسی مجتبی
08:08 - 1400/08/26
بسیاری از تحلیلگران معتقدند قانون اساسی ایالات متحده با هدف تاسیس یک نظام مسیحی تدوین شد؛ اما اومانیستهای سکولار و دیگر لیبرالها توانستند از شکلگیری چنین نظامی جلوگیری کنند و آن را به حکومتی سکولار تبدیل سازند.
سکولاریسم به معنای نفی مرجعیت دین و خدا و پذیرش مرجعیت انحصاری عقل بشری است که تاریخ آن به رنسانس و برچیده شدن حکومت کلیسا در غرب و البته ظهور اومانیسم باز می گردد.
سکولاریسم فراتر از یک مکتب و زیربنای مکتبهای مختلف غیردینی قرار همچون مارکسیسم، لیبرالیسم، نارسیسم، فاشیسم، مائوئیسم، سوسیالیسم و مانند آن است که همه از اندیشه و فلسفه سکولار تغذیه میشوند.
«مری ابرستات»، نویسنده و متفکر اجتماعی که «فرانسیس فوکویاما»، نظریه پرداز بزرگ و معاصر روابط بین الملل وی را یکی از خلاقترین و فعالترین محققان زمان لقب داده، در کتاب جدید خود به نام «معتقد بودن خطرناک است»، به مشکلات و معضلاتی که لیبرال دمکراتها و گرایش به این تفکر برای جامعه مذهبی این کشور ایجاد کرده اشاره کرده و این معضل اجتماعی را از منظر جامعه شناسانه مورد نقد قرار داده است.
از نظر نویسنده، در جامعه آمریکای امروز، هر فرد معتقد به اصول هر دینی (حتی مسیحیت) باید اعتقادات خود را در دل پنهان کند؛ وگرنه جامعه امروز آمریکا به شدت با او برخورد کرده و او رفته رفته از این جامعه حذف خواهد شد.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند قانون اساسی ایالات متحده با هدف تاسیس، ارتقا و تداوم یک نظام مسیحی تدوین شد؛ اما اومانیستهای سکولار و دیگر لیبرالها توانستند، از شکلگیری چنین نظامی جلوگیری کنند و آن را به حکومتی سکولار تبدیل سازند.
البته شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد، بنیانگذاران ایالات متحده، نه تنها به دنبال جوامع مسیحی همسود نبودهاند، بلکه جدایی کلیسا از حکومت از اهداف اصلی آنها بوده است.
از سوی دیگر برخی معتقدند؛ مذهب از عنصر سازنده و حیاتی فرهنگ در کشوری سکولار با نام ایالات متحده آمریکا است، ایالات متحده اگر چه در سیاست های رسمی خود در قبال کشورهای دیگر به خصوص کشورهای اسلامی، مدافع و مروج جدایی دین از سیاست است؛ اما این کشور در میان کشورهای به اصطلاح توسعه یافته از لحاظ مذهبی جایگاه نخست را به خود اختصاص داده است.
و اگر چه در قانون اساسی آن به صراحت برجدایی دین از سیاست تاکید شده؛ اما در عمل چنین جدایی مشاهده نمیشود و کلیساهای مختلف به شکل غیر رسمی از حامیان مهم دوحزب دموکرات و جمهوری خواهان و لابیهای مختلفی چون لابی صهیونیسم هستند؛ در این ارتباط میتوان به علاقه شدید راست مسیحی، محافظه کاران اوانجلیک و سفید پوستان جنوب به حمایت از رژیم صهیونیستی در ایالات متحده اشاره کرد.