نویسنده: عباسی مجتبی
13:27 - 1400/07/25
- فرهنگ دینی به عنوان زمین بازی حساس و نقش آفرین در سرنوشت جامعه، اهمیت فراوانی دارد و از آنجا که نسل امروز حوزه، نسلی آشنا به زمان و ابزار جدید است، میتواند قدمهای بلندی در عرصه فرهنگ دینی بردارد.
در حال حاضر فرهنگ عمومی در دو بخش ظاهری و باطنی شکل میگیرد که عرصه ظاهری نظیر شکل معماری، پوشش و سبک زندگی، نمادی در مناسبتهای ملی و مذهبی و... است که تاثیر قابل توجهی بر ذهنیات و رفتار شهروندان دارد، اما تاثیرگذاری آن چندان عمیق نیست.
فرهنگ عمومی در بخش باطنی در موضوعاتی نظیر گسترش اخلاق، پایبندی به حقوق مردم، روحیه ایثار و مقاومت، فرهنگ مطالعه، احترام به والدین و... به چشم میخورد که با توجه به پیچیدگیهای خاص خود و نامحسوس بودن این بخش، تاثیرگذاری به شدت عمیقتری نسبت به عرصه ظاهری دارد و شاید تا سالها در ذهن مردم باقی بماند که شهید مرتضی مطهری در تعریف جامعه به پیوند فرهنگ با جامعه اشاره کرده و میگوید: «جامعه عبارت است از مجموعهای از انسانها که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیدهها و ایدهها و آرمانها در یکدیگر ادغام شده و در یک زندگی مشترک غوطهورند.»(۱)
فرهنگ عمومی جامعه، امری تدریجی و طولانی است، بدین جهت فرهنگ دینی و مجموعه ارزشهای حاکم بر جامعه کنونی، محصول سالها تلاش عالمان و بزرگان دینی، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و... است و از سوی دیگر برخی پدیدههای ضدفرهنگی سالهای اخیر همانند سگگردانی، بدحجابی، سقط جنین و... پیامد سالها غفلت و اِهمال جریانات غربزده است که اگر امروز اقدام و سیاستگذاری در این راستا صورت بگیرد و نهالی کاشته شود، احتمال دارد سالها بعد به ثمر برسد؛ همان گونه که معضلات فرهنگی نیز نتیجه عملکرد سالها مدیریت بیکفایت و غربزده همراه با بیتوجهی به اقتصاد، تسامح و تساهل و عدم راهبرد و عزم جدی مسئولان در مقابل تهاجم فرهنگی بوده است.
به هر حال الان، نخستین گام در حوزه فرهنگ و جامعه اسلامی این است که مدیریت اجرایی کشور، درک درست و عمیقی از منازعه تمدنی اسلام با دنیای سکولار و مستکبر داشته باشد و گرنه نمیتواند در سیاستگذاری، برنامهریزی، اجرا و بازخوردگیری موفق عمل کند.
از اینرو اگر راهبردی وجود نداشته باشد، از روی تکلیف و به صورت جزیرهوار هرکسی تلاش میکند، در عرصهای برای خودش راه باز کند، حال آنکه باید روند و فرآیندی طراحی شود که همه فعالان و دغدغهمندان این عرصه، حول راهبردی واحد، همافزایی داشته باشند.
در این زمینه دستگاههای حاکمیتی اعم از دولتها، نهادها و ارگانهای فرهنگی، وظیفه اصلی و نقش موتور محرکه را دارند و شکل گیری و نهادینه شدن فرهنگ در مرحله نخست برعهده آنها است. زیرا فرهنگ به عنوان زمین بازی حساس و نقش آفرین و از طرفی مردم به مثابه عامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر، اهمیت فراوانی داشته و از آنجا که ارتباط مردم با فرهنگ عمومی دوطرفه است، این دو متناسب با شرایط جامعه با یکدیگر پیوند خوردهاند، بدین جهت دشمنان نیز از سالها پیش در این زمینه سرمایهگذاری کلان و برنامهریزی تدریجی و بلندمدتی کردهاند.
رهبر معظم انقلاب بارها به وظایف مسئولان و نقش مردم در عرصه فرهنگ اشاره کرده و تحت عنوان تهاجم فرهنگی، جنگ نرم و ساماندهی فضای مجازی نسبت به فعالیت دشمنان در این عرصه هشدار دادهاند.
تردیدى نیست حوزههاى علمیه و علماى متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع، مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان، انحرافات و کجرویها بودهاند و در حال حاضر نیز حجم فعالیت روحانیت در عرصه فرهنگ عمومی چشمگیر است، بنابراین از آنجا که نسل امروز حوزه، نسلی آشنا به زمان و ابزار جدید است، میتواند قدمهای بلندی در عرصه فرهنگ دینی بردارد.
در این زمینه حوزه علمیه نمیتواند نسبت به مطالبات صورت گرفته از نظام اسلامی در عرصههای مختلف فرهنگی، پدیدهها و معضلات، مسائل نوظهور اجتماعی و اعتقادی، انفعالی یا با موضع عکسالعملی برخورد کند، بلکه باید با توجه به گسترش و تنوع رسانهها و تعدد شیوههای تبلیغ و انتقال پیام، به تولید پیامهای متنوع و به کارگیری رسانهها و شیوههای گوناگون، اهمیت ویژهای بدهد و برای استفاده از همه ظرفیتهای پیامرسانی در عرصههای رسانهای و فضاهای مجازی، گامهای بلندتری بردارد.
پینوشت:
1. مطهری، مرتضی، جامعه و تاریخ، تهران، انتشارت صدرا 1380، ص18-19