نویسنده: عباسی مجتبی
11:36 - 1400/07/10
اخیرا سران غرب با فرافکنی نسبت به تعهداتشان در برجام، اصرار بر احیای برجام دارند، از جمله وزیر خارجه فرانسه که طی سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نسبت به برجام واکنش نشان داد.
وزیر خارجه فرانسه، دوشنبه، 27 سپتامبر طی سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت: «ایران نباید فکر کند که گذر زمان به نفع این کشور است، چرا که هرچه برنامه اتمیاش خطرناکتر شود، خطر پدید آمدن یک بحران عمده بزرگتر خواهد شد.»
بعد از چندین سال سیاستهای برجامی با ادعای تنش زدایی و تلاش دولت سابق برای تعطیل کردن صنعت هستهای و حتی تحویل موشکها و کوتاه آمدن از سیاستهای منطقهای، پیامد مستقیم آن امروز در اقتصاد، سیاست و... هویدا شده است. اخیرا طرفهای غربی و حتی رافائل گروسی، مدیر آژانس انرژی اتمی که به تعهداتشان عمل نکردهاند، وقیحانه تهدید میکنند؛ در حالی که مساله اصلی مذاکرات ایران، لغو عملی تحریمها بود، نه احیای برجام که طرف غربی مجددا از آن به عنوان اهرم فشار استفاده کند.
در این میان بازوی رسانهای غرب در داخل و خارج بسیار تلاش میکند با معیارهای دوگانه و برچسب زدنهای مختلف، حق مسلم ایران را نادیده گرفته و علیه دستیابی ایران به انرژی هستهای حاشیه سازی کند و به پروژه ایران هراسی دامن بزند، حال آنکه نسبت به سلاحهای اتمی رژیم صهیونیستی هیچ واکنشی نشان نمیدهند و دستیابی کشورهای غربی به بمب اتم را پیام آور صلح برای جهانیان معرفی میکنند. برخی رسانهها با اغراض سیاسی در داخل قصد دارند در صورت بهبود شرایط، ریشه آن را در دولت قبل معرفی کنند و اگر اوضاع به شرایط متعادل و خوب بازنگشت بگویند با وجود مجلس و قوه قضائیه موافق با دولت، ولی ناکار آمدی دولت عامل بدتر شدن اوضاع است و همه مشکلات را بر سر دولت جدید بریزند. به این ترتیب برجام به تعبیر برخی تحلیلگران یک متغیر مستقل نیست، بلکه یک متغیر وابسته و پدیدهای ابطال پذیر است؛ بدین معنا که سرنوشت آن صرفا دردستان ما نیست؛ از این رو نمیتواند به نقطه ثقل و اتکایی برای دیگر مسائل و دغدغه های کشور تبدیل شود، چنان که در سال 2018، طرفِ آمریکایی به طور یکجانبه توافق برجام را زیر پا گذاشت، از این رو دولت آقای رئیسی سعی میکند تا آن دسته از ابزارهای قدرت سازِ ایران را که از سویِ رقبا و دشمنان ما قابل تضعیف و ابطال نیستند، تقویت کند.
از این رو اولویت دولت آقای رئیسی درباره برجام، بحث خنثی سازی تحریمها، پایان دادن به شرطی سازی جامعه ایران، افزایش ظرفیت غنی سازی و فعالسازی ظرفیتهای مغفول ماندهای همچون پیوستن به شانگهای، روابط با همسایگان و در مجموع پاسخ قاطع به زیاده خواهیهای غرب است که نهتنها نگران از دست رفتنِ زیرساختی همچون برجام هستند، بلکه بخوبی فهمیدهاند که گذشت زمان به ضرر آنها و به نفع ایران است. چون ایران از توسعه ابزارهای بومی قدرت و سایر ابزارهای استراتژیک که برای بقای خود حیاتی میداند، صرف نظر نخواهد کرد و کنار آمدن با فرهنگ استراتژیک مخاطرهآمیز ایران، قدرتهای غربی را بدین سو سوق میدهد تا یک استراتژی واقعبینانه و موثرتر در قبال ایران و منطقه اتخاذ کنند.