نویسنده: عباسی مجتبی
10:26 - 1400/07/29
- برخلاف تصویر ذهنی عموم مردم از جاسوسان و عمال دشمن، جاسوسی در قامت «سیّاح»، «میسیونر مذهبی»، «پژوهشگر» و «استاد دانشگاه» در کشور ما، قدمتی دستکم ۱۲۰ ساله دارد، چنان که رژیم صهیونیستی از زمان تاسیس خود تکیه ویژهای بر جاسوسی زنان و استفاده ابزاری زنان برای تخلیه اطلاعاتی داشته است.
فعالیت اطلاعاتی برای رژیم صهیونیستی، یک امر وجودی است و صرف وظیفه یک دستگاه اجرایی نیست؛ حتی نام رسمی موساد در زبان عبری به معنی "نهاد اطلاعاتی و ماموریتهای ویژه" است که نقش عملی سرویس اطلاعاتی اسرائیل را آشکار میکند که فراتر از گردآوری اطلاعات برای انجام ماموریت به صورت نامحدود و علنی است.
رژیم اشغالگر قدس، دستگاه جاسوسی خود را در سال 1948 در سرزمین فلسطین ایجاد کرد و همزمان با تاسیس این رژیم در سال 1948، "دیوید بن گوریون" سه دستگاه اطلاعاتی تشکیل داد، از جمله دستگاه اطلاعاتی نظامی، دستگاه اطلاعاتی داخلی موسوم به "شین بت" و سپس بخش سیاسی آژانس یهود را به وزارت خارجه با اختیارات انجام فعالیتهای اطلاعاتی خارجی تبدیل کرد.
از زمان تاسیس سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی موسوم به «موساد»، زنان زیادی با این سازمان همکاری داشتهاند و در موارد بسیاری در عملیاتی که در کشورهای مختلف اجرا شده است و اسرائیل با آنها روابط دیپلماتیک نداشته حضور یافتهاند.
در سال 2008 در کنفرانس سالانه کارشناسان جاسوسی در ایالت کارولینای شمالی آمریکا، موضوع جاسوسی با استفاده از عنصر جنبش (Sex Espionage) بررسی شد.
در این کنفرانس "هنری گوانیدو" استاد بازنشسته، طی یک سخنرانی، نکات برتری زنان بر مردان را در جاسوسی مطرح کرد و امتیاز زنان در حفظ بهتر اسرار و اطلاعات، شایعهسازی بیشتر، محتاطتر شدن نسبت به مردان و اینکه همانند یک مرد به دستاوردهای خود نمیبالد را ویژگی مهمی در جاسوسی برشمرد.
تصویر «جاسوس» در ذهنیت عمومی مردم دنیا، فردی به شدت خونسرد، بیعاطفه و صورتسنگی، فرز و چابک، دست به هفت تیر است که مثل سوپرمن خلاف جهت اتوبان رانندگی میکند و از پشت بامی به پشت بام دیگر میجهد که این تصویر ذهنی برگرفته از رمانها و فیلمهای ژانر جاسوسی و از مشخصههای فرهنگی دوران جنگ سرد میان اردوگاه سرمایهداری و اردوگاه سوسیالیستی از پایان جنگ دوم جهانی تا ۱۹۹۱ و فروپاشی اتحاد شوروی است.
این در حالی است که همان تصویر جنگسردی از جاسوسی و جاسوس هم چندان با واقعیت ماجرا تطبیق نداشت، در همان دوران و حتی در دوران جنگ جهانی اول و دوم، بودند بازیکنان معروف بیسبال، هنرپیشهها، آهنگسازان، فلان آشپز معروف، فلان شعبدهباز مشهور، نویسنده معروف کتابهای کودک و نوجوان و امثال اینها که جاسوس یا همکار سرویسهای اطلاعاتی غربی (به ویژه انگلستان) از کار درآمدند.
جاسوسی در قامت «سیّاح»، «میسیونر مذهبی»، «پژوهشگر» و «استاد دانشگاه» در همین کشور ما، قدمتی دستکم ۱۲۰ ساله دارد، ادوارد گرانویل براون، کسی که به عنوان «ایرانشناس» برجسته بریتانیایی از او یاد میشود، در دوره قاجار نقش مهمی در تحولات داخلی ایران داشت و یکی از عوامل اصلی برجسته شدن فرقه جعلی و انحرافی بابیت و بهاییت شد؛ این فرد که متاسفانه خیابانی رو به روی درب غربی دانشگاه تهران در خیابان ۱۶ آذر به نام اوست، یک جاسوس کارکشته بریتانیایی بود.(۱) افرادی که به عنوان «جاسوس» به تور نیروهای اطلاعاتی ایران میافتند، همواره تعدادی پژوهشگر، گردشگر و فعال محیط زیست هستند که به خاطر علاقه به ایران اطلاعات حساس آن را جمعآوری میکنند!
در بمباران تبلیغاتی شبکههای رسانهای دشمن یا وابسته به دشمن، مجرمین امنیتی صرفا مادری مهربان، پدری فداکار، دانشمندی وطنپرست یا فعال حقوق یوزپلنگان ایرانی هستند و دستگاه اطلاعاتی ایران از سر پدرکشتگی و کینهورزی شخصی آنان را دستگیر می کند.
متاسفانه در این جنگ ادراکی، مواضع و اظهارات شماری از چهرهها و صاحبان مسئولیت در کشور، تکمیلکننده پازل دشمنان است؛ در حالی که در کشورهای غربی یا کشورهای همپیمان غرب، هرگز کسی در هیچ جایگاهی به خود اجازه نمیدهد درباره یک پرونده ضدامنیتی و جاسوسی مفتوح و در حال رسیدگی، اظهارنظر کند، چه برسد که آن مورد را به کل زیر سوال ببرد.
بنابراین حکایت جاسوسی و ضدجاسوسی در قرن بیست و یکم، پیچیدگیها و مشخصات خاص خود را پیدا کرده و روز به روز ابعاد و لایههای جدیدی بر آن افزوده می شود و این مساله، لزوم جدی گرفتن برخی آموزشهای عمومی به تودههای مردم را در این حوزهها ضروریتر می کند.
پینوشت:
۱.خبرگزاری دانشجو(https://b2n.ir/b73124)