نویسنده: عباسی مجتبی
11:45 - 1400/06/23
- امام علی علیه السلام در اندوه و غم از دست دادن عمار و در یکی از آخرین خطبههای خود فرمودند: این افراد که شهید شدند ضرری نکردند، بلکه بر طریق و اهل مقابله با بدعتها بودند و الان نیستند تا غصهها را جرعهجرعه بنوشند و اینجاست که میفرمایند: «این عمار؟» و بهشدت گریه میکنند؛ رهبر معظم انقلاب نیز در جریان فتنه سال ۸۸، بصیرت افزایی جناب عمار یاسر در فتنهها را مورد ستایش قرار دادند.
سعادت و تعالی هر جامعه ای با پرورش و رشد آگاهی و بصیرت ارتباط مستقیم و بلاواسطه ای دارد؛ در جامعه ای که بنیان آن براساس موازین دینی و الهی گذاشته شده است، نخبگان دینی و سیاسی نقش مهمی در بصیرت افزایی و بینش دینی مردم آن جامعه را دارند، که لازمه این امر در مرحله نخست، برخورداری نخبگان جامعه از بصیرت رفتاری و گفتاری است.
عمار یاسر به عنوان الگوی شایسته ای از شخصیتهای نخبگانی و خواص با بصیرت صدر اسلام است؛ مطالعه سیره سیاسی و دینی در عرصه رفتار، گفتار و عملکرد وی نشان میدهد که او تنها یک رزمنده نبود، بلکه علاوه بر حضور در میدان های رزم و دفاع، عنصری سازنده و فعّال در عرصه بصیرت افزایی و آگاهی بخشی است و نقش مهم و موثری را در انقلاب و گذار از جامعه جاهلی به جامعه نبوی و علوی ایفا نمود.
حضرت علی علیه السلام در تبیین شیوههای صحیح افزایش بصیرت در جامعه در خطبهی معروف «نوف بکالی» (که تقریباً آخرین خطبهی ایشان است)، عمار و عماریون را چنین توصیف کردهاند که آنها در مسیر اقامهی سنت و مقابله با بدعتها بودند؛ به قول امروزی به اصول و مبانی توجه داشتند. بنا به فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام، باید در مقابل بدعتها و تحریف ها ایستاد و نقشی عمارگونه ایفا کرد؛ تزئین و ارائه بدعتها سبب می شود افراد ناآگاه در نگاه اول آنها را بپذیرند، اما روشنگری های نخبگان و خواص بابصیرت و افشا شدن حقیقت نامتبوع بدعت ها، منجر به عیان شدن حقیقت و بیدار شدن جامعه از خواب غفلت خواهد شد و آتش فتنهها را بی فروغ میکند.
یاسر پدر عمار، سالها قبل از میلاد پیامبر اکرم از یمن وارد مکه شد، عربستان در آن زمان بر مبنای نظام قبیله ای اداره میشد، از این جهت، یاسر شهروند درجه دو عربستان محسوب میشد، به همین دلیل با قبیله بنی مخزوم هم پیمان شده و به عضویت رسمی این قبیله درآمد.
بعد از مدتی با سمیه ازدواج کرد، ثمره این ازدواج چند فرزند از جمله عمار بود؛ در تاریخ آمده که عمار دو یا سه سال از پیامبر اکرم بزرگ تر بوده و خاطرات زیادی از دوستی دوران نوجوانی و جوانی عمار با پیامبر نقل شده است.
زمانی که نور بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سرزمین حجاز را در بر گرفت، چهره صادقانه و مظلومانه یک خانواده نظرها را به خود جلب کرد، این خانواده، یاسر، همسرش - سمیه - و فرزندشان عمّار بود؛ پیشتازی اعضای خانواده یاسر در ایمان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، حکایت از سلامت، صداقت و حریت آنها داشت.
خانواده عمار جزو نخستین خانوادههایی به شمار می آمد که به پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آورد و مورد شکنجه و آزار شدید مشرکان قرار گرفت.
عمّار از خانواده ایمان و شهادت و بازمانده نخستین زن و مردی بود که در راه توحید و حمایت از پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شدند؛ او در بسیاری از نبردها شرکت داشت و از ساحت دین دفاع کرد؛ وی در شمار اندک مردان و مؤمنانی قرار داشت که همواره خلافت و امامت جامعه اسلامی را حق علی علیه السلام میدانست و حاضر بود برای احقاق این حق، هر مرارت و سختی را تحمل کند، اما همواره مطیع امر امام، ولایت و رهبر زمان خویش بود و در صراط مستقیم ایشان قدم بر میداشت.
یکی از شاخصه های عمار که در زمانهای مختلف قابل الگوبرداری است؛ التزام وی به ولایت بود، حتی در شرایطی که اکثر مردم به ولایت پشت کرده بودند، او تحتتأثیر فضای روانی و جو عمومی جامعه قرار نگرفت؛ از این رو پیامبر اسلام نیز «عمار مع الحق» را در وصف وی به کار بردند که مشابه آن را در مورد امیرالمؤمنین علیهالسلام به کار برده و میفرمایند: «علی مع الحق و الحق مع علی»، این که رسول خدا در مورد عمار نیز از چنین تعبیری استفاده میکنند، بهدلیل معیت وی با امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
پیامبر اسلام درباره شخصیت عمار از تعبیر «ابوالیقظان» به معنی پدر کیاست و هوشمندی نیز نام برده و میفرمایند: «ابوالیقظان علی الفطره - ثلاث مرّات - لن یَدَعَها حتّی یموتَ او یُنْسیه الهرم؛ ابوالیقظان - عمار - بر فطرت است (از راه و روش صحیح فطری فاصله نمی گیرد) پیامبر این جمله را سه بار تکرار کرد و سپس ادامه داد: عمّار این روش صحیح فطری را کنار نخواهد گذاشت مگر این که مرگ به سراغ او آید یا پیری سبب فراموشکاری او شود». [1]
روشنگری ها و مناظرات عمّار با یهودیان، یکی از نشانه های آگاهی و فراست او به دین و مفاهیم و معارف دینی است.
عماریاسر از آغار ورود به اسلام، آنچنان عمل کرد که همهی حرکاتش(حتی شهادتش) نشانهی حق شد؛ شخصیتی وظیفهشناس که عملکردش براساس مقتضیات زمان بود، تا جایی که موصوف به صفت «هاجر هجرتین» میشود، یک بار از مکه به حبشه هجرت میکند و بار دیگر از حبشه به مدینه میرود؛ زمانی دیگر بنیانگذار اصل مهم «تقیه» در اسلام می شود که بعدها ائمه علیهمالسلام نیز شیعیان را به انجام آن دعوت کردند.
پیشگامی در مهمترین خیرات اسلام را نیز میبایست به ویژگیهای عمار اضافه کنیم، برای نمونه، زمانی که پیامبر اسلام در قبا منتظر قدوم امیرالمؤمنین علیهالسلام بودند، عمار عهده دار معماری و ساخت مسجد «قبا» شد، مسجدی که از جمله نخستین مساجد مسلمین محسوب میشود.
عمار یاسر از ابزار شجاعت در کلام نیز بهخوبی بهره میبرد و در بیان عقاید خود واهمهای نداشت؛ باطل را با جرئت تمام نقد میکرد و در زمان خلیفهی سوم در خطابه ها و سخنرانی هایش با شناخت دقیقی که از صحابه داشت، تبیین خوبی از وضعیت و سابقهی آنها به مردم میداد و نقشآفرینی می کرد.
همچنین در دورانی که معاویه جعل حدیث را آغار کرده بود، عمار نقش بسیار مهمی در نقل روایات صحیح داشت، زیرا او از صحابه و خواص با بصیرت پیامبر اکرم بود.
زمان امیرالمؤمنین علیهالسلام که فتنههای گوناگون فضا را غبارآلود کرده بودند، لشکر کفر در طرف مقابل نبود، بلکه مسلمانان متحجر و فریب خورده در برابر سپاه امام قرار داشتند؛ در جنگ صفین برخی لشکریان معاویه، وی را خلیفه و تمثل اسلام میدانستند؛ چرا که در شام، اسلام اموی ترویج شده بود، در چنین فضایی که دو دسته از مسلمین به جان یکدیگر افتاده بودند، عمار یاسر به مثابه عَلَم و نشانهای برای شناخت راه حق، بصیرت میداد و روشنگری میکرد.
نقش آفرینی عمار در صفین به اوج میرسد، در اینجا با توجه به روایت رسول خدا که فرموده بودند «انک لن تموت حتی تقتلک الفئة الباغیة»، قرار گرفتن عمار یاسر در کنار امیرالمومنین علیهالسلام برای بسیاری از افراد، نشانه حقانیت امیرالمؤمنین علیهالسلام بود.
ترسیم فضای غبارآلود فتنه در صفین با توصیف حالات مهمترین صحابه ملموس تر میشود؛ شخصیتی همچون خزیمة بن ثابت (معروف به ذوشهادتین که پیامبر اسلام بهحسب اعتمادی که به وی داشت، شهادت وی را بهجای شهادت دو نفر پذیرفت) در صفین حضور داشت، اما تا زمان به شهادت رسیدن عمار، دست به شمشیر خود نبرد و پس از شهادت عمار بود که گفت اکنون حق و باطل برای من شناخته شد.
در مظلومیت امیرالمؤمنین علیهالسلام همین بس که اشخاصی چون خزیمة بن ثابت ایشان را معیار حق و باطل قرار نمیدهند و تا زمان شهادت عمار اقدامی نمیکنند؛ امام علی علیه السلام در اندوه و غم از دست دادن عمار و در یکی از آخرین خطبههای خود فرمودند: این افراد که شهید شدند ضرری نکردند، بلکه بر طریق و اهل مقابله با بدعتها بودند و الان نیستند تا غصهها را جرعهجرعه بنوشند و اینجاست که می فرمایند: «این عمار؟» و بهشدت میگریند.
رهبر معظم انقلاب نیز در جریان فتنه سال 88، بصیرت افزایی جناب عمار یاسر در فتنهها را مورد ستایش قرار داده و فرمودند: «ما بارها عرض کرده ایم که امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین - شاید این جمله را در باره عمار هم فرموده باشد - مکرر این جمله را مى فرمود: «وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ» چه عبارت زیبایى هم هست! حروف بصر و صبر یکى است، ترکیبش دوتاست، و چه زیبا! فقط اهل بصیرت و پایدارى مى توانند این پرچم را بردارند، بصیرت را باید در خودمان تقویت کنیم.» [2]
پینوشت:
1). مختصر تاریخ الدمشق، ابن عساکر، ۲۱۵/۱۸
2). بیانات رهبری در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی، (1384/3/8)