نویسنده: عباسی مجتبی
11:21 - 1400/06/24
-بعد از اقدام جهادی و بهنگام دولت آقای رئیسی در واردات و تولید واکسن موردنیاز کشور و رکورد شکنی در واکسیناسیون عمومی، برخی دلسوزانه و بعضی مغرضانه یا برای کسب منافع بیشتر به حاشیه سازی و بازی با جان مردم پرداختند لذا باید دانست که هرگونه جنگ روانی در این موضوعات نمک پاشیدن بر زخم مردم است.
فارغ از علل و عوامل موثر در شیوع کرونا اما حاشیه سازی غافلانه و موج سواری عامدانه برخی جریانها مصداق دمیدن بر آتش و نمک ریختن بر زخم است. هرچند صحنه گردانان اصلی این جریانات از لحاظ اعتقادی با یکدیگر متفاوت بوده و برخی دلسوزانه و بعضی مغرضانه یا برای کسب منافع بیشتر به حاشیه سازی و بازی با جان مردم میپردازند. بعد از اقدام جهادی و بهنگام دولت آقای رئیسی در واردات و تولید واکسن موردنیاز کشور و رکورد شکنی در واکسیناسیون عمومی، سیاسی کاری و گروکشی دولت سابق بر همگان آشکار شد. دولتی که بانی اصلی نابسامانی اقتصادی و شرطی سازی حوزه سلامت مردم ایران بود و در زمانی شرایط کشور را به برجام و تحریم و در دوره ای به لوایح FATF نسبت میداد. اکنون بعد از تهیه واکسن توسط دولت آقای رئیسی، فاز بعدی دوگانه سازی واکسن _ضدواکسن از سوی ضدانقلاب و رسانههای معاند با رویکرد سیاسی دنبال میشود که سودشان در رنج مردم، جنگ روانی و نمک پاشیدن بر زخم ایشان است. در ادامه دوگانهسازی مغرضانه اما با رویکرد منفعت طلبانه در کشور، مافیای سودجوی تجهیزات پزشکی و داروهای گیاهی و شیمیایی است؛ کسانی که نانشان به خون مردم آغشته شده و صدای رنج و ناله مردم برای آنها مُسکّن شده است.
در حلقه آخر زنجیره واکسن_ضدواکسن برخی از اساتید دغدغه مند طب سنتی قرار گرفتهاند که بی توجه به سناریوها و توطئههای پشت پرده و از روی دلسوزی موضعگیری کرده و در پازل جریانات مخالف قرار میگیرند، چنان که جریان مخالف بسته شدن حرم اهل بیت علیهم السلام در نهایت منجر به قبح شکنی و شکستن دَرِ موقوفه حَرَم میشود، مشابه برخی رویکردها در فقه فردی و غیرکلان نگر که برخی معاندان از یک فتوا در جهت مخالفت با مسائل کلان سوءاستفاده میکنند.
بدین جهت آنچه در فتاوا و استفتائات فقها مطرح میشود از جایگاه افتاء فقهاست؛ اما فقیهی که مسئولیت حاکمیت را میپذیرد، در مسائلی که مربوط به امنیت، سلامت و هویت جامعه اسلامی میشود، با تشخیص موضوع و مهم شمردن نظر متخصص درباره آن حکم میکند و الزام آور بودن این حکم به واسطه ضرورت حفظ نظام جامعه اسلامی است و تخطی از آن نیز اگر احتمال اخلال نظام داشته باشد جایز نیست و اصولا "ولایت فقیه" مکانیزمی برای حل این مسئله است که به هرحال در حوادث واقعه و شرایط حساس جامعه اسلامی، حرف آخر و فصل الخطاب ایشان هستند.