نویسنده: عباسی مجتبی
10:27 - 1400/06/25
-از آنجا که غربگرایان در تحلیلهای خود فاقد مبنا و هدف روشنی هستند، در تحلیلهای خود همواره سیاست "یکی به نعل و یکی به میخ" را دنبال میکنند که این مرتبه در ادامه افراط و تفریط تاریخی و بعد آچمز شدن در پیشنهاد تشکیل لشکر اصلاحاتیون در تازه ترین موضعگیری از تحلیل قبلی در مورد جنگ با طالبان به راحتی کوتاه آمده و از تشویق به جنگ به رابطه و تعامل با طالبان رسیدهاند.
آمریکا و غرب در طول بیست سال گذشته نخست حجم بیسابقه ای از فشار و تهدید خارجی را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرد و لحظهای از تهدید ایران غافل نبود و در گام بعد برای رسیدن به اهداف خود در کشور، روی جریان منفعل در برابر غرب با عناوین مختلف کارگزاران، اصلاح طلب، اعتدالی و... سرمایه گذاری کرد و طیف غربگرا در دولت و مجلس نیز مدام برخلاف جهت شنا کرده و همواره بر طبل تسلیم و کوتاه آمدن در مقابل غرب کوبیده است.
جریان غربگرا بعد از شکست و فرار آمریکا از افغانستان و با وجود دولتی انقلابی که مخالف بازی منفعلانه در زمین دشمن است، به فضا سازی و جنگ روانی علیه نظام اسلامی پرداخته و دولت را در ماجرای افغانستان، متهم به بی عملی و اقدامات ایدئولوژیک کردند. از آنجا که غربگرایان در تحلیلهای خود فاقد هدف روشن و مبنای عمیق معرفتی هستند، هر لحظه امکان تغییر مواضع دارند و بارها ثابت کردهاند که در تحلیلهای خود همواره سیاست "یکی به نعل و یکی به میخ" را دنبال میکنند.
اصلاح طلبان در ادامه افراط و تفریطهای تاریخی خود و بعد از آنهمه جنجال افکنی و شعار برای افغانستان و بعد از آچمز شدن در قبال پیشنهاد تشکیل لشکر اصلاحاتیون، این مرتبه در تازه ترین موضعگیری از تحلیل قبلی به راحتی کوتاه آمده و از تشویق به جنگ به رابطه و تعامل با طالبان رسیدهاند.
در همین راستا روزنامه اصلاح طلب اعتماد در جدیدترین موضعگیری خود، هفت دلیل برای تعامل ایران با طالبان مطرح کرده و نوشته است: حفظ ارتباط با طالبان به چند دلیل بهتر از قطع ارتباط با آنها است:
1. در دوران تحریم بازار افغانستان یکی از بازارهای اصلی صادرات ایران است.
٢. حضور در تحولات افغانستان و ارتباط با طالبان میتواند اهرمی برای کنترل رفتار آنها در قبال شیعیان و دیگر اقوام غیر پشتون باشد.
٣. حضور در صحنه سیاسی افغانستان ایران را از تحولات این کشور آگاه و سیاستگذاران جمهوری اسلامی ایران را قادر به تصمیمگیری براساس تحولات جهت ممانعت از تبدیل این کشور به کانون بحران علیه ایران خواهد کرد.
۴. وابستگی شرق ایران، استان سیستان و بلوچستان، به حقابه آب رودخانه هیرمند از طریق حفظ رابطه با طالبان بهتر قابل تحقق است.
۵. ممانعت از تبدیل افغانستان به کانون تولید و صادرات مواد مخدر از طریق همکاری با طالبان بهتر امکانپذیر است.
۶. در داخل ایران در نواحی مرزی با افغانستان گروههایی ساکنند که از نظر مذهبی به طالبان سمپاتی داشته و از تحولات این کشور استقبال کردهاند، لذا منافع ملی اقتضا میکند که ایران از طریق تنشزدایی منطقهای مانع از رویکرد این گروهها به سمت رفتار رادیکالیسم گردد.
٧. حضور در صحنه افغانستان مانع از تبدیل این کشور به حیاطخلوت رقبای منطقهای و فرامنطقهای ایران میگردد.
حال باید منتظر بود که اگر چنانچه دولت رئیسی با طالبان مذاکره کند، اصلاح طلبان دوباره خلاف جریان شنا کرده و نظرشان را عوض میکنند؟