نویسنده: عباسی مجتبی
11:20 - 1400/04/06
-اصرار روحانی در روزهای پایانی دولت یازدهم بر تعهد برجامی جدید و دستاورد تراشی نوعی چراغ سبز نشان دادن به دشمنان برای خلع سلاح ایران و فعال کردن مکانیسم ماشه (بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل) و تعهدی بیحاصل برای دولت آینده است.
ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا بعد از خروج یک جانبه از برجام، نه تنها همه تحریمهای هستهای را که ذیل توافق لغو شده بود، احیا کرد؛ بلکه آنها را ذیل عناوین حقوق بشر و مبارزه با تروریسم طبقه بندی کرد و بایدن، رئیس جمهور فعلی آمریکا نیز موانع اعمال شده در دوران ترامپ را قانونی و غیرقابل رفع خوانده است.
آمریکا بعد از عهد شکنی در برجام و بعد از شش دوره مذاکرات برای احیای برجام، الان نیز حاضر نیست تحریمهای اصلی و کلیدی را لغو کند و هیچ تضمینی هم نمیدهد که به تعهداتش عمل کند، چنان که رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در مذاکرات وین، سیاست ایران مبنی بر رفع تحریمهای ترامپ را «درخواست زیادی» نام میبرد.
این در حالی است که روحانی در روزهای پایانی دولت یازدهم و در شرایطی که دیگر در سلاح تحریم، چیزی برای شلیک نمانده است، به جای زیر سوال بردن بی صداقتی آمریکا و پاسخگو بودن در برابر خسارات برجامی دولتش، مثل همیشه فرافکنی کرد و گفت: اگر بروکراسی پارلمانی (مجلس) نبود، تحریم تمام شده بود.
حال آنکه مصوبه مجلس با نظارت و تایید شورای عالی امنیت ملی بوده و نوعی تضمین برای لغو تحریمها محسوب میشود، با این حال جای بسی تامل و تعجب که روحانی دقیقا اختیار چه کاری را میخواهد؟
با نگاهی به مذاکرات برجامی و سالها عقبگرد ایران، امروز بر همگان روشن است که آمریکا به دنبال یک برجام پلاس است، تعهداتی بیحاصل و به مراتب بیشتر که ملت غیور و آزموده ایران، هرگز زیربار آن نخواهد رفت، اما روحانی اصرار دارد با یک توافق نیم بند دیگر در وین، آمریکا را بدون هیچ تضمین و کمترین هزینهای به برجام برگرداند و با فعال کردن مکانیسم ماشه (بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل) علیه ایران، برای دولت آینده تعهد بیحاصل ایجاد کند.
اصرار روحانی بر تعهد برجامی جدید و دستاورد تراشی نوعی چراغ سبز نشان دادن به دشمنان برای خلع سلاح ایران و حمایت از اهداف شوم آنها علیه ملت ایران در منطقه غرب آسیا است.