به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فقه شیعه و استنباط احکام شرعی و اجتهاد وارد عرصههایی شد که پیش از آن کمتر ورود پیدا میکرد؛ فقه بعد از انقلاب به حوزههای سیاست و اداره جامعه اسلامی، ورود چشمگیری داشته است که از آن میتوان به فقه حکومتی تعبیر کرد؛ فقهی که مشتمل بر فقه فرهنگی، فقه حقوق، فقه عمومی، فقه اقتصادی، فقه سیاست خارجی و امثال آن است.
امام خمینی(س) به عنوان بنیانگذار و تئورسین انقلاب اسلامی با مطرح کردن فقه حکومتی و بحث ایجاد ارتباط فقه با عینیت جامعه و اجتماع، فقه پویا و پاسخگو را وارد فضای زندگی اجتماعی انسانها کردند؛ زیرا ایشان فقه را فلسفه عملی اجرای اسلام میدانستند و قائل به یگانگی دین و سیاست بودند.
ایشان فقه را نسبت به مولودش یعنی حکومت اسلامی، مسؤول و پاسخگو دانسته و از حوزه علمیه انتظار داشتند که با استفاده از اصول ثابت و متغیر فقه برای استمرار و پویایی انقلاب، پاسخهای به روز، معقولانه و منطقی ارائه کند؛ زیرا فقه فردی توان پاسخگویی به مطالبات صورت گرفته از نظام اسلامی را ندارد و نمیتواند فنداسیونها و زیرساختهای نظام سازی برای ایجاد تمدن نوین اسلامی در مقیاس جهانی را طراحی کند.
با این وجود چندی پیش رهبر معظم انقلاب به حوزه علمیه هشدار دادند که حرکت رو به جلو حوزه در عرصه فقه به ضد خودش تبدیل نشود و حوزه علمیه نباید در تلاش فقهی خود، سوگیری انقلابی و پویایی در عرصه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را از دست بدهد و به نوعی عقبگرد و ارتجاع گرفتار شود.
رهبر معظم انقلاب با تبیین جایگاه و نقش بیبدیل حوزه علمیه قم در پیروزی انقلاب اسلامی به برخی تلاشها برای انقلابزدایی از حوزههای علمیه اشاره و تأکید کردند: حوزه علمیه قم باید همچنان یک «حوزه انقلابی و مهد انقلاب» باقی بماند و رسیدن به این هدف نیازمند اندیشه، تدبیر و برنامهریزی دقیق است.
به نظر میرسد مراد رهبر معظم انقلاب از انقلابی ماندن حوزه علمیه، کارهای ظاهری و شعارگونه نیست، گرچه آن نیز اهیمت دارد، بلکه منظورشان این است که حوزه با فقه، تفقه، اجتهاد و استنباط برای انقلاب اسلامی تئوری پردازی کند.
در حقیقت امروزه این انتظار از حوزه علمیه وجود دارد که در جهت تهیه عقبه ایدئولوژیک برای انقلاب اسلامی، تئوری پردازی داشته باشد و به بهانه استقلال و دوری از جریانهای سیاسی از پاسخگویی به واقعیتهای اجتماعی و مطالبات واقعی از فقه در نظام اسلامی طفره نرود.
در حال حاضر انقلابی بودن فقه شیعه، فرصتهایی را برای جهان اسلام فراهم کرده است، زیرا انقلابی بودن فقه از امتیازات فقه شیعه است و در فقه اهل تسنن کمتر این خصیصه پیدا میشود، به عنوان مثال در میان انقلابهای منطقه، دانشگاه الازهر مصر نیز برای بیداری اسلامی در این کشور نتوانست پشتوانه ایدئولوژیک فراهم کند؛ از اینرو انقلاب مصر به سمت انحراف و افراطیگری کشانده شد.
بنابراین در دوران طلایی نظام مقدس جمهوری اسلامی، حوزه علمیه نباید و نمیتواند از عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کنارهگیری کند؛ بلکه باید با حفظ هویت انقلابی فقه شیعه در عرصههای مختلف، فعال، کارآمد و پاسخگو باشد، تا در آینده به خلأهای فقه اهل تسنن در عرصه تبیین و تهیه تئوری انقلابی دچار نشود.
حجت الاسلام محمدرضا باقرزاده، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در همین زمینه و با موضوع «شاخصههای حوزههای علمیه انقلابی» سخنرانی داشته است که متن آن از سوی سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل تقدیم خوانندگان میشود.
«شاید تصور عمومی، این بحث را آنقدر تنزل دهند که وقتی میگوییم حوزه انقلابی یعنی حوزه شعاری، کف خیابانی و حوزهای که به صورت محدود و در حد شرکت در برخی از راهپیماییها و صحنههای عمومی همچون انتخابات و راهپیمایی 22 بهمن حضور دارد؛ در حالی که حوزه انقلابی دارای شاخصههایی است که حضرت امام خمینی(ره) به بهترین وجه بیان کردهاند.
به همین مناسبت مراجعهای به منشور روحانیت امام خمینی(ره) مراجعه کردم؛ در این منشور، امام خمینى(ره) خطاب به روحانیان، طلاب و فضلای حوزه، آنقدر شاخصههای حوزه انقلابی شفاف بیان شده که به نظر میرسد برای محققانی که بخواهند در این زمینه مطالعه کنند، یکی از منابع معتبر و دست اول است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه الگوی انقلابی بودن روحانیت
نخستین شاخصه حوزه انقلابی، حوزهای انقلابی است که افزون بر طلاب، مدیران، اساتید و علمای آن حوزه نیز انقلابی باشند؛ بنابراین باید بنیان و ریشه انقلابی باشد تا حوزه انقلابی شود.
رهبرمعظم انقلاب الگوی انقلابی بودن روحانیت را جامعه مدرسین میدانند و واقعیت نیز همین است؛ زیرا جامعه مدرسین نقش مهمی را در پیروزی انقلاب ایفا کرد.
امام خمینی(ره) حتی در برهههایی میان مراجع نیز تنها شده بود که اگر جامعه مدرسین نبود و نقش خودش را به خوبی ایفا نمیکرد؛ زمانشناسی و بصیرت لازم را نداشت، به عنوان یک کاتالیزور، اندیشهها و افکار امام خمینی(ره) را به جامعه روحانیت و حوزههای علمیه منتقل نمیکرد؛ حوزههای علمیه نیز انقلابی نمیشد.
تئوریسازی برای نظام اسلامی از شاخصههای حوزه انقلابی است
یکی دیگر از شاخصههای حوزه انقلابی این است که بتواند برای انقلاب در درون نظام، منطقه و جهان تئوریسازی کند؛ انقلاب و جمهوری اسلامی محقق شده؛ اما هنوز تمام نشده است؛ بنابراین اهداف ملی، منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی باید محقق شود.
حوزه علمیه نباید دچار بحران هویت شود که باید چگونه انقلابی شوم؛ یکی از سؤالاتی که امروزه مطرح میشود این است که اگر بخواهیم حکومتهای اسلامی تشکیل دهیم، چه برنامه و مدلی را ارائه دهیم، فدراتیو، جمهوریهای اسلامی، اتحاد جماهیر اسلامی را تشکیل دهیم؟
بحثهایی همچون تعدد ولایات و رابطه ولایات با یکدیگر به طور کلی امکان دارد؛ از جمله بحثهایی است که باید درباره آنها تئوریسازی شود و حوزههای علمیه در این زمینه وظیفه اصلی را بهعهده دارند.
حوزه علمیه انقلابی، نگاه و نگرش جهانی دارد
حوزه علمیه حوزهای است که نگاه و نگرش آن، جهانی است و جهانی میاندیشد، نه ملی و حتی منطقهای و برای جهان اسلام؛ بلکه برای کل جهان فکر میکند.
حوزه انقلابی در نگاه حضرت امام(ره)، حوزهای اصالتمدار در روش و محتوا است؛ در روش، اجتهاد جواهری، در محتوا، دور از هرگونه التقاط است و راه هرگونه اندیشه التقاطی برای ورود به اندیشههای انقلابی حضرت امام(س) مسدود است.
حوزه انقلابی اقدامگر و عملگرا
حوزه انقلابی اقدامگر و عملگرا بوده که در بزنگاه و جایی که لازم است، عمل میکند، حوزه مردد و تشکیکگرا نمیتواند انقلابی باشد.
آیت الله جوادی آملی چندی پیش درباره غیرت ملی و اسلامی گفتند «افرادی که بیگانه را راه دهند، در فرهنگ اسلامی چه جایگاه زشتی دارند» که این مواضع از جمله مصادیق اقدامگری و عملگرایی حوزه علمیه است.
گاهی اوقات هشدار بزرگان بسیار مهم است و ورود آنها به صحنههایی همچون بانکداری اسلامی تأثیر زیادی خواهد داشت؛ همانگونه که همین اواخر آیتالله جوادی آملی در این باره گفتند «اگر این وضعیت بانکها ادامه پیدا کنند همه درآمد ما تمام است برای ربوی نبودن بانکها فکری کنید»؛ به مواردی از این جمله، حوزه انقلابی و عملگرا میگویند.
حوزه علمیه انقلابی، نواندیش و مخالف تحجر و تجمل است
حوزه انقلابی، ضد تجمل است؛ امام خمینی (ره) فرمودند حاشا و کلا روحانیت اصیل اسلام که بخواهد طرفدار سرمایهداران زالو صفت باشد؛ بنابراین با تجمل نمیتوان انقلابی بود؛ چنان که امروز برخی از مجالس و محافل حوزوی دچار تجمل شدهاند و کاخ میسازند.
حوزه انقلابی، حوزه نواندیش و ضد تحجر است؛ هر حوزهای که در آن فردی فکر کند که نمیتواند اندیشه طرف مقابل و مخالف خودش را بپذیرد، این حوزه انقلابی نیست.
باید فکر مخالف را گوش کرد که یا آن را رد یا قبول کرد؛ اگر در چارچوب ارزشهای انقلاب اسلامی بود، فقه جواهری است.
حوزه انقلابی توانمند در دفاع از اسلام با ابزار عقلانی
حوزه انقلابی، حوزه توانمند در دفاع از اسلام با ابزار عقلانی است؛ چرا امروز دشمن، ضد فلسفه کار بسیار میکند؛ زیرا حوزهای که فلسفه نداشته باشد، زبان بینالمللی او لال است.
امروز با زبان آل صادق و آل باقر(ع) نمیتوان در صحنه بینالمللی با اندیشمندان غربی همچون هانری کورمن، مناظره، بحث یا گفتوگو کرد باید زبان بینالمللی باشد.
افرادی همچون سروش حاضر نیست با فیلسوفانی همچون آیتالله جوادیآملی یا آیت الله مصباح مناظره کند؛ اما با یک فقیه ساده میتواند مناظره کند و داوطلب نیز هست.
امروز ابزار عقلانی ضرورت حوزه است و این که در دنیا گفتوگو کند و با ابزار عقلانی برای دنیا چالش ایجاد کند؛ نقد فلسفه سیاسی، حقوقی و اخلاقی غرب، با ابزار فلسفه ممکن است.
حوزه انقلابی، عدالتگرا، متحد و یکپارچه است
حوزه انقلابی، حوزه عدالتگرا حتی علیه خودش است؛ امام خمینی(ره) در منشور روحانیت فرمودند «دادگاه ویژه روحانیت با برخی از روحانیان فاسد برخورد میکند؛ اما یک عده از روحانیان متحجر مقدسنما فریاد میزنند که آنجا نشستهاید در حالی که علیه روحانیت فعالیت میکنند»؛ فعالیت علیه روحانیت یعنی معتقدند که اگر روحانی مرتکب فساد شده باشد، نباید با او برخورد کرد.
در دوران انقلاب و تثبیت انقلاب اسلامی یکی از چالشهای حوزه این بود که گاهی اوقات مجبور بود، یک مرجعتقلید یا یک روحانی مشهور را محاکمه و عملکردش را بررسی کند.
حوزه انقلابی باید متحد و یکپارچه باشد، دو صدایی شدن حوزه خطرناک است؛ از این رو برای امام خمینی(ره) پذیرش این که در تهران جامعه روحانیت در کنار مجمع روحانیون تشکیل شود، سخت بود؛ اما از روی ناچاری پذیرفتند.
این که در قم احساس شود در برابر جامعه مدرسین و بدنه اصلی حوزه، خرده جریانات حوزوی درست شود؛ این مسأله خطرناک است.
اگر امروز گفته شود فلان مرجع حوزه این مسأله را میگوید، دشمن در مقابل میگوید که فلان مرجع حوزه نیز این مسأله را میگوید؛ این موارد بسیار خطرناک است؛ باید حوزه علمیه اتحاد و یکپارچگیاش را حفظ کند و جلوی تفرقهای این چنینی تا حد ممکن گرفته شود.
هیچگاه نباید اتحاد حوزه مخدوش شود؛ اما این که اندک افرادی متفرقانه عمل کنند، طبیعی است؛ اگر در حوزه علمیه، طلاب دو قطب مخالف هم شوند؛ حضرت امام(ره) بسیار بر این مسأله به ویژه در منشور روحانیت تأکید کردند.
حوزه علمیه انقلابی دارای اعتماد به نفس مکتبی و آیندهنگری است
حوزه علمیه انقلابی دارای اعتماد به نفس مکتبی است؛ امام خمینیى(ره) علیه سلمان رشدی حکم دادند؛ پای آن ایستادند؛ هزینههای آن را نیز قبول کردند و حتی فرمودند «من نگرانم در آینده کسانی بگویند که ما اشتباه کردیم، این کارها را انجام دادیم»؛ یعنی در مسائلی همچون تسخیر لانه جاسوسی و مرگ بر آمریکا اشتباه کردیم؛ این نشاندهنده انفعال است.
امام خمینی(ره) فرمودند «ما هرگز از گذشته خود نادم و پشیمان نیستیم؛ هرگز درباره اتخاذ سیاستها در جنگ، نادم و پشیمان نیستیم»؛ این به معنای اعتماد به نفس مکتبی است.
آینده نگری به معنای دانستن این مسأله که دنیا به چه سمتی در حال حرکت است و سیر تحول دنیا به چه سمتی است؛ از این رو برای چنین آیندهای باید برنامهریزی کرد.
حضرت امام(ره) در منشور روحانیت فرمودند «نبض تفکر و نیاز آینده باید در دست حوزه علمیه باشد»؛ باید بدانیم 10 سال آینده نیاز جامعه جهانی چیست، به عنوان مثال امروز یکی از بحثهای جهانی، بحران غذا، محیط زیست و چالشهایی که بشریت با آن روبهرو استاست؛ 10 سال آینده این بحرانها ممکن است جدیتر شود؛ از این رو امروز باید حوزه برای آنها فکر کند.
بحران حقوقبشر علیه جمهوری اسلامی
تا چند سال دیگر ممکن است بحران حقوقبشر علیه جمهوری اسلامی به راه بیفتد که حوزه باید از حقوق بشر اسلامی دفاع کند و در این زمینه خود را تجهیز کند و نبض تفکر و نیازهای آینده را باید در دست داشته باشد»./825/404/م