پژوهه رسا

«وأُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ»

پژوهه رسا

«وأُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ»

این وبلاگ، فرصتی برای دسته‌بندی و بیان مطالب متعلمی است که از نظرات دوستان و اساتیدش بهره می‌برد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، علی اصغر زارعی، مشاور سابق وزیر علوم و رضا میرابیان، دیپلمات ارشد کشور در کشورهای منطقه خلیج فارس، شب گذشته در برنامه‌ «کنکاش» شبکه جهانی جام جم صدا و سیما حاضر شدند و به تحلیل موضوع «چالش‌های عربستان بعد از مرگ پادشاه» پرداختند که مشروح این گفت‌وگو تقدیم خوانندگان می‌شود.

مجری ـ شرایط فعلی عربستان را تشریح بفرمایید؟ به نظر می‌رسد مرگ ملک عبدالله به نوعی برای این کشور چالش محسوب می‌شود آیا ارزیابی جنابعالی نیز همین گونه است؟

میرابیان: در رابطه موضوع ملک عبدالله آنچه رسماً اعلام شده این است که وی تنفس مصنوعی دارد و گزارش و خبر موثقی  نیز نداریم که در حالت کما باشد، تماس‌هایی که امروز و دیروز رهبران کشورهای اروپایی و منطقه از جمله رئیس جمهور عراق داشتند ابراز اطمینان کرده‌اند که وضعیت ملک عبدالله مستقر است.

مجری ـ برخی از سایت‌ها خبر فوت ملک عبدالله را اعلام کردند که بعداً تکذیب شد اما هنوز خبر موثقی اعلام نشده است نظر شما در این باره چیست؟

میرابیان: تصمیمات براساس آنچه به طور موثق اعلام شود اتخاد می‌شود و آنچه به طور رسمی اعلام شده این است که ایشان تحت نظر و تنفس مصنوعی است اما این که کشور عربستان با فوت ملک عبدالله دچار بحران شود چنین چیزی قابل پیش بینی نیست چون آن چیزی که در ساختار عربستان است، بحث ولیعهد است که فعلاً ولیعهد مشخص است.

 ملک عبدالله برای پیشگیری از بحران احتمالی در سال گذشته طی فرمانی پست جدیدی را استحداث کرد که این پست در گذشته در خاندان آل سعود نبوده است و آن پست ولی ولیعهد است.

ملک عبدالله برادر کوچک خود که کوچکترین فرزند عبدالعزیز است به نام مقرن عبدالعزیز را به عنوان ولی ولیعهد انتخاب کرد و این تصمیم به این دلیل بود که کشور دچار بحران انتخاب جانشین برای ولایت عهدی نشود.

در فرمان ملک عبدالله آمده است که هیچ کس تحت هیچ شرایط و شروطی این تصمیم را نمی‌تواند عوض کند و دو سوم شورا و هیئت بیعت نیز به مقرن رأی داد و ایشان در حال حاضر ولی ولیعهد است یعنی اگر فهد سلمان، پادشاه شود دیگر نیاز به انتخاب ولیعهد نیست و خود به خود مقرن ولیعهد می‌شود.

از طرف دیگر ملک عبدالله در واقع بستر را برای آینده پسرش متعب که الان وزیر گارد ملی است فراهم کرد و به دلیل ارتباط نزدیک میان مقرن و متعب، زمینه برای ولایتعهدی متعب فراهم می‌شود.

مجری ـ نظر شما در رابطه با شرایط  فعلی عربستان چیست؟

زارعی: همان‌طور که اشاره کردند پیش بینی‌های لازم برای جابه‌جایی قدرت درعربستان شده و از این جهت خاندان آل سعود شاید نگرانی نداشته باشند.

عبدالعزیر چهل وچهار فرزند پسر داشت که براساس سنت طائفه‌ای بناشده که ولایتعهدی و حکومت به فرزند ارشد بعد از ملک تفویض شود والان نیز سلمان به عنوان ولیعهد و مقرن به عنوان ولی ولیعهد انتخاب شد اما آنچه که زیر پوست حاکمیتی دولت سعودی و در کف جامعه درحال اتفاق افتادن است شاید چیزهای دیگری هم باشد.

زیر پوست حاکمیتی، رقابت‌ها و منیت‌هایی که در میان ملک‌ها از جمله نوادگان عبدالعزیز، فرزندان ملک عبدالله، ملک فیصل و ملک خالد است و این رقابت‌ها پوشیده نیست و معمولاً وجود دارد اما در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که این تعادل و توازن برقرار است ولی دراثر جرقه و اتفاقی می‌تواند این رقابت‌ها علنی شود و چالش‌های جدی میان اعضای ارشد خانواده و نوادگان عبدالعزیز و عبد الرحمان بروز و ظهور پیدا کند.

درکف جامعه نیز نوع سیاست‌ها و رفتارهایی که به ویژه در سال‌های اخیر در دوران عبدالله اتفاق افتاد شرایطی را فراهم کرده که در درون جامعه عربستان نیز از ناحیه اهل سنت و شیعیان اعتراضات جدی صورت گرفته است.

 سیاست‌های دولت عربستان به ویژه ملک عبدالله در سال‌های اخیر با اقدامان نیابتی که از ناحیه دولت‌های مداخله‌گر غربی به ویژه آمریکا در سوریه، عراق، شمال آفریقا و یمن دنبال می‌کرد، شکست خورد.

ناکامی‌هایی که علی رغم تمام هزینه‌های مادی، لجستیک و اطلاعاتی که از طرف عربستان و برخی از شیخ نشین‌های عضو شورای همکاری صورت گرفته است، این هزینه‌ها جواب نداده و مشکلاتی را از لحاظ مادی و انسانی به منطقه تحمیل کرده است.

بازتاب این‌گونه اتفاقات در درون جامعه عربستان سبب شده که زمینه انتقادات و اعتراضات جدی فراهم شود و علی رغم فضای امنیتی حاکم هرچند وقت در خیابان‌های ریاض و شهرهای مختلف عربستان انتقادات و اعتراضاتی را شاهد هستیم.

سیاست‌های عربستان در حمایت از حاکمیت یمن چه در زمان علی عبدالله صالح و چه رئیس جمهور الان یمن شکست خورد و در سوریه و بحرین نیز به همین صورت شکست خورد.

از همه مهمتر سیاست‌هایی که در روزهای اخیر دولت آل سعود در بحث نفت دنبال کرد باعث شد خسرات جدی به کشورهای صادر کننده نفت وارد شود و حتی خود عربستان برای نخستین بار کسری بودجه پیدا کرد و مجبور است از صندوق ذخیره ارزی خود هزینه کند.

مجری ـ‌ با توجه به این که عربستان به نوعی گسترش دهنده فرهنگ تکفیری است فکر می‌کنید با تغییراتی که در آینده این کشور اتفاق خواهد افتاد صدور فرهنگ تکفیری همچنان ادامه خواهد داشت یا این که عربستان در سیاست‌های خود بازنگری می‌کند؟

میرابیان: مقامات عربستان می‌گویند که مبنای فکری تکفیر را ندارند و این فعل ظاله و صفت تکفیر را به طرف مقابل یعنی به القاعده و غیر آن نسبت می‌دهند اما بستر فکری و عملکردشان باعث شده که عملاً جریان تکفیری هم در داخل عربستان و در خارج آن رشد پیدا کند.

درحادثه روز تاسوعا که کشتار شیعیان در حسینیه مصطفی در منطقه قطیف صورت گرفت وزارت امور اسلامی عربستان بخشنامه و دستورالعملی‌ برای ائمه جمعه و جماعت صادر کرد که شما این حادثه را محکوم کنید اما بسیاری از آنها محکوم نکردند و این نشان دهنده این است که بستر تکفیری در بسیاری از مساجد آنها وجود دارد.

اغلب بدنه اصلی، فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی داعش و القاعده گذشته، از شهروندان سعودی اعم از دانشجو و پزشک است از این رو بستر تکفیر در مساجد، مراکز علمی و فکری عربستان وجود دارد.

باز تولید بستر تکفیر نخست در افغانستان، دوم در عراق، سوم، درسوریه و چهارم مجدداً در عراق است و داعش محصول آن است.

تمام تلاش عربستان این بود که رژیم سوریه را سرنگون کنند اما خروجی آن داعش بود که الان بحران جدی را برای منطقه ایجاد کرده است.

 در دو سه هفته اخیر تغییراتی در کابینه عربستان ایجاد شد و بزرگترین تعدیلی در کابینه صورت گرفت و وزیر امور اسلامی عربستان که از آل شیخ بود برکنار شد زیرا آل شیخ خاندان مذهبی وهابیت عربستان است.

وزیر جدید امور اسلامی عربستان دستورالعمل‌هایی را صادر کرده است، نخست بازرسی کل مساجد به صورت هفتگی، برگزیدن ائمه جمعه و جماعت میانه‌رو و تشویق و پاداش دادن به آنها، سوم، تشکیل کمیته‌ای برای تغییر گفتمان اسلامی در داخل عربستان که این تصمیمی است که در هفته‌های گذشته انجام شده است.

این کمیته متشکل از رؤسای دانشگاه‌ها، دانشمندان و علمای اسلامی به ریاست معاون امور اسلامی است که در داخل وزرات امور اسلامی تشکیل شود و گفتمان اسلامی را داخل عربستان تغییر دهد.

این اقدامات نشان دهنده این است که داعش در داخل عربستان رو به رشد بوده است و این خطر را احساس کردند.

داعش در عرعر که نقطه مشترک مرزی عراق و عربستان است وارد عربستان شده و فرمانده مرزبانی عربستان را هدف قرار می‌دهند و سرتیپ و سروانی را نیز می‌کشند بنابراین این آتشی که دمیده شد دامن خود آنها را نیز گرفته است.

مجری ـ‌ آیا این تغییراتی که در عربستان ایجاد شده دائمی است یا موقتی؟

زارعی: آنچه که روی کاغذ می‌آید با آنچه در عمل می‌آید می‌تواند بسیار متفاوت باشد؛ پیوند خاندان آل سعود با آل شیخ یک پیوند سنتی بوده است که از سال 1647 میلادی محمدبن سعود و عبدالوهاب به عنوان دو ستون با هم رشد کردند و توانستند جزیرة العرب را تسخیر کنند.

و همین اواخر نیز شیخ وهابی فتوا داد که نباید برای حضرت رسول اکرم(ص) جشن میلاد گرفت و این نوعی بدعت و حرام است.

از این رو وهابیت و آل سعود همیشه با هم و توجیه کننده یکدیگر هستند و قدرت توجیه کننده مذهب و مذهب نیز توجیه کننده قدرت بوده است.

تغییرات عربستان یا مواضع عربستان در بعد از ملک عبدالله شاهد خواهیم بود اگر نگاه ما به این تغییرات این گونه باشد که دولت عربستان یک رژیم مستقل و دارای اراده بالفعل یا بالقوه خودش است باید این را پذیرفت اما ما می‌دانیم که رژیم عربستان یک رژیم نیابتی و کاملاً تابع سیاست‌های قدرت‌های بزرگ در منطقه است

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی رژیم سعودی با رژیم شاه با یکدیگر همدست بودند و براساس دکترین نیکسون، ایران نقش ژاندارم منطقه را بازی می‌کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی این نقش برجسته به عربستان داده شد که انقلاب اسلامی ایران را مهار کنند و ایران را با چالش‌هایی در آغاز پیروزی انقلاب ، دوران دفاع مقدس و تا امروز روبه‌رو کرده است بنابراین نباید از رژیم سعودی انتظار اراده مستقلی را داشت تا زمانی که به این شکل مدیریت می‌شود.

هنوز مسأله مرگ ملک عبدالله مطرح نیست و بیماری اوج یافته است مقام ارشد اطلاعاتی و امنیتی عربستان به واشنگتن می‌رود و رفت و آمدها و گفت‌وگوهای دیپلماتیک که میان مقامات منطقه و مقامات اروپایی و آمریکایی در این روزها انجام می‌شود و اتاق بحران تشکیل شده است حاکی از احتمال وقوع بحران در عربستان است.

بعد از اشغال افغانستان توسط شوروی در دهه هشتاد میلادی جنبش عرب، افغان‌ها را طرح آمریکا، پول عربستان و لجستیک پاکستان تشکیل داد که توانستند در برابر روس‌ها ده سال مبارزه کنند و درنهایت سبب شد روسیه از افغانستان کنار بکشد و پس از این جریان طالبان، القاعده و امروز نوع جدید آن داعش است.

جریان تکفیر به عنوان بازوی سیاست‌های آمریکا در منطقه کار می‌کند و برخی از دولت‌های منطقه این مهره‌های شطرنج را باید جابه‌جا کنند که در رأس آنها عربستان سعودی و برخی دولت‌های عربی هستند.

سیاست جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه همیشه سیاستی براساس مدارا و مسالمت جویانه بوده است و پرهیز دادن آنها از افتادن به تله‌ای است که دشمنان جهان اسلام جلوی پای آنها می‌گذارند اما این باعث نمی‌شود که ما چشم خود را بر روی این حوادث ببندیم.

ردپای دولت عربستان در تمام اتفاقات اخیر جهان اسلام از شمال آفریقا تا یمن، تونس، لیبی، مصر، سوریه و  عراق است و حتی رسانه‌های وابسته به آمریکا و اروپا به این مطلب اذعان دارند.

بنابراین جریان تکفیری که متولد شد و امروز دامن منطقه را گرفته است بادی بود که تبدیل به طوفان می‌شود و به طور حتم کشورهای تولید کننده آن را دچار نابه سامانی خواهد کرد و عربستان در آینده باید هزینه‌های سیاست‌های جنگ نیابتی که از ناحیه آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی به عهده گرفته، بپردازد.

مجری ـ‌ به دلیل احساس خطری که عربستان کرده آیا می‌توان گفت در تفکر و ساختار کلان خود تغییر ایجاد کرده است؟

زارعی: این تغییرات از مدت‌ها قبل برنامه ریزی شده بود و نوعی مهندسی مدیریت بحران در منطقه پیش بینی شده بود.

شیمون پرز کتابی در سال 1993 نوشته است که سیزده فصل است و آنها فکر می‌کردند بعد از تحولات دفاع مقدس روند صلح اعراب و اسرائیل به نتیجه خواهد رسید و آنها می‌توانند از طریق گفتگو و مذاکره با کشورهای منطقه به نتیجه برسند اما بعد از انتفاضه‌ای که اتفاق افتاد معادلات آنها به هم ریخت.

آنها به دنبال آن بودند که در سودان پروژه‌های آب رسانی و کشاورزی سنگین را دنبال کنند اما معادله به هم خورد.

 بعد از حادثه یازدهم سمپتامبر دولت آمریکا خاورمیانه بزرگتر را مطرح کردند و به دنبال این بودند که جغرافیای منطقه را تغییر بدهند زیرا غرب به این نتیجه رسیده که این رژیم‌های دودمانی، قبیله‌ای و فاقد ساختار دموکراتیک نمی‌توانند حکومت کنند و از این رو بیداری اسلامی را مهندسی معکوس کردند و آن را بهار عربی نامیدند.

مجری: قیمت نفت با غرض ورزی عربستان که یکی از اعضای اپک است به پائین ترین حد در طول سال‌های گذشته رسیده است و مشکلاتی را در کشورهای منطقه ایجاد کرده، عربستان چه اهدافی را از کاهش قیمت نفت دنبال می‌کند؟   

میرابیان: ما در چارچوب روابط دو جانبه با عربستان مشکل خاصی نداریم و اختلاف ارضی و  دریایی نداریم اما مشکل سعودی‌ها مشکل منطقه‌ای است و خود را رقیب جدی برای جمهوری اسلامی ایران قلمداد می‌کنند.

جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده که به دنبال رقابت با عربستانی‌ها نیست و این اظهارات رهبری در رابطه با کشورهای منطقه است.

سعودی‌ها فکر می‌کنند که جمهوری اسلامی ایران یک رقیب جدی است که آنها را از منطقه حذف می‌کند و این ما نیسیتیم بلکه عملکرد و سیاست آنها است.

مردم لبنان خودشان خواستند که مستقل باشند، یمن انقلابیون هستند که حاکمیت را به دست گرفته‌اند، سوریه نخواستند که تسلیم تکفیر شوند و بهترین نمود آن بحرین است.

سعودی‌ها برخلاف اساسنامه سپر جزیره‌ای، نیرو وارد بحرین کردند؛ سپر جزیره‌ای می‌گوید زمانی کشورها حق دخالت در کشور دیگر دارند که آن کشور مورد تجاوز کشور خارجی قرار بگیرند و هیچ یک از کشورهای شورای همکاری با عربستان در این زمینه همکاری نکرد.

بنابراین سعودی‌ها باید نگران عملکرد و رفتار خود باشند، اگر در حال از دست دادن مواضع منطقه‌ای خود یکی پس از دیگری هستند، تقصیر جمهوری اسلامی ایران نیست و جمهوری اسلامی ایران پتانسیل عظیم انسانی، نظامی، علمی و ژئوپلتیک است.

قطر با هفت هزار جمعیت حق دارد که در سوریه دخالت کند و نقش تعیین کند اما جمهوری اسلامی ایران در منطقه حق دخالت ندارد و از این رو  نتیجه دخالت قطر و سعودی‌ها در سوریه داعش شد که باز تولید آن در عراق بود.

اگر فتوای آیت الله سیستانی نبود، بغداد سقوط کرده بود و این فتوا سبب خیزش مردم و به صحنه آوردن آنها شد.

جمهوری اسلامی به دنبال ثبات منطقه بوده و همواره معتقد است که کشورهای منطقه امنیت آن منطقه را تضمین می‌کنند و باید همکاری منطقه‌ای ایجاد شود و به بیگانه تکیه نشود.

در حالی که بزرگترین پایگاه نظامی منطقه خلیج فارس از آمریکا است چه ضرورتی داشت که انگلیس‌ها در بحرین پایگاه نظامی داشته باشند.

مجری ـ نظر شما جناب آقای زارعی درباره سیاست‌های کاهش قیمت نفت عربستان چیست؟

زارعی: همان گونه که آقای میرابیان گفتند در سال‌های اوج دفاع مقدس ایران، عربستان از سیاست کاهش قیمت نفت استفاده کرد و این نوعی سیاست دستوری است و شاید قوه عاقله عربستان به این نمی‌رسد و این سیاست به نوعی خودزنی است.

در زمان جنگ تحمیلی ایران قیمت نفت در حدود 35 دلار بود که عربستان با روانه کردن دوازده میلیون بشکه سهمیه اپک را پشت سر گذاشت و قیمت نفت به زیر 6 دلار در هر بشکه رسید و این سیاست به خاطر این بود که جمهوری اسلامی ایران نتواند اقتصاد جنگ را مدیریت کند و مجبور به سازش و تسلیم شود اما نتیجه مقاومت ملت ایران بود.

امروز نیز شاهد تکرار چنین رفتاری از ناحیه عربستان سعودی هستیم که در اثر آن طی همین چند هفته قدرت اقتصادی آمریکا پنج درصد افزایش پیدا کرده است و فرصت طلایی برای دولت آمریکا ایجاد کرد.

دولت آمریکا که در وضعیت شکننده اقتصادی از پایان سال 2007 میلادی که پایان دولت جورج بوش قرار گرفته بود با کاهش قیمت نفت، فرصت تنفس خوبی را پیدا کرد و توانست اقتصاد خودش را در رقابت با رقبایش در شرق دور ترمیم کند.

شما می‌بینید قیمت نفتی که بالای 110 دلار در سبدهای جهانی عرضه می‌شد امروز به سقف 50 دلار رسیده یعنی قریب به 60 درصد کاهش قیمت داشته است؛ این خودزنی که عربستان داشت، باعث شد در درجه اول کشورهای صادر کننده نفت دچار آسیب شوند.

و هدف اصلی هم جمهوری اسلامی ایران بوده است که این مطلب را کسی نمی‌تواند انکار کند؛ برای این که قدرت ایران را دچار شکنندگی و فشار مضاعف کند در شرایطی که تحریم‌ها از طرف آمریکا و جهان اعمال می‌شود بر اساس قطعنامه‌های پنج‌گانه 1696 - 3717 – 4718 – 1929 که صادر شد و ما را آچمز کردند، سیفت را بروی ما بستند؛ صادرات نفت ما را محدود کردند.

امروز جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه تحریم‌ها و فشارها ایستاده است و به سطحی از توانمندی رسیده است که همه انگشت به دهان مانده‌اند و این اقدام عربستان بسیار خطرناک است که لبه اول آن متوجه ایران است.

مجری ـ آیا هدف عربستان مذاکرات ایران نیز هست؟

زارعی: قطعا هدفش تأثیرگذاری بر مذاکرات هسته‌ای است و این یک دستور است که من فکر می‌کنم بعد از آن نشست پایانی که برگزار شد و دیداری که میان وزرای خارجی آمریکا و عربستان به صورت مستقیم در ژنو صورت گرفت.

الان کشورهای آمریکای لاتین دچار استیصال شده‌اند؛ دولت ونزوئلا یکی از صادرکنندگان نفت و عضو اپک که حاضر شده است وام بالای 35 درصد دریافت کند که در تاریخ بی‌سابقه است و یا بسیاری از کشورهای صادرکننده جزء که اقتصادشان دچار آسیب جدی شده است.

عربستان بعد از چند دهه متضرر شده و دچار کسری بودجه شده است و مجبور است از ذخایر انبوه ارزی‌اش استفاده کند و تا چه مدت می‌تواند از جیب مصرف کند؛ به هر حال این اقدامات خطرناکی است که از منابع مردم منطقه هزینه می‌شود و سود این ضرر و زیان را رژیم جعلی اسرائیل می‌برد و دشمنان جهان اسلام از این وضعیتی که ملت‌های مسلمان به آن دچار هستند سود می‌برند.

بیش از همه، ملت عربستان ضرر می‌کند که در روز بیش از 8 – 9 میلیون بشکه صادر می‌کند و ضررش به نسبت ما که در شرایط تحریم حدود یک میلیون بشکه صادر می‌کنیم قابل قیاس نیست.

اگر ملت عربستان بدانند که این اتفاقات از سوی رهبرانشان صورت می‌گیرد که نسبت به آنها خائن هستند و باید منتظر بود که مردم عربستان چه واکنشی نشان می‌دهند یا ملت‌های منطقه که چوب این سیاست‌های غلط را می‌خورند.

سیاست جمهوری اسلامی ایران از ابتدا، سیاست مدارا، مسالمت و اتحاد بوده است و الان نیز در هفته وحدت هستیم که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی، این مناسبت اعلام شد تا دوستی، تفاهم و برادری میان مردم منطقه برقرار شود و دعوت می‌کنیم از دولت‌های منطقه تا به فکر ملت‌هایشان باشند و ثروت ملت‌ها را در جهت خدمت به دشمنانشان هزینه نکنند.

مجری ـ یکی دیگر از موضوعاتی که می‌خواهیم مطرح کنیم بحث حقوق بشر در عربستان است؛ نظام حکومتی عربستان نظام دیکتاتوری است و مبتنی بر رأی و آرای مردم نیست و موارد نقض حقوق بشر از حقوق جزء گرفته تا حق رأی و مسائل دیگر بسیار زیاد است با همه این تفاسیر مدعیان حقوق بشر غربی کاری به عربستان ندارند اما در موضوعات بسیار کوچک درباره جمهوری اسلامی ایران اظهار نظر می‌کنند به نظر شما علت این تناقض چیست؟

میرابیان: قبل از این که به این موضوع بپردازیم نکته‌ای راجع به نفت بگویم؛ ولید بن تلال بن عبدالعزیز که برادر زاده ملک عبدالله و از سرمایه‌داران بین المللی است در که اخیراً نامه‌ای به وزیر دارایی و وزیر نفت عربستان نوشت و به شدت از سیاست نفتی عربستان انتقاد کرد و گفت این سیاست به جز این که عربستان را در آینده دچار چالش جدی می‌کند، خزانه عربستان را نیز خالی می‌کند.

بنابراین سیاستی را که سعودی‌ها دنبال کرده‌اند نمی‌تواند تداوم داشته باشد، ممکن است در کوتاه مدت تأثیر گذار باشد و سیاستی که سعودی‌ها دارند احساس می‌کنند که دیر یا زود بالاخره توافق میان پنج به اضافه یک و جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد و رسماً یک قدرت منطقه‌ای می‌شود و سعودی‌ها احساس می‌کنند در این ماجرا تنها خواهند ماند و اگر این معادله صورت بگیرد پس سعودی‌ها می‌توانند تأثیر گذار باشند و این سیگنالی است که سعودی‌ها می‌خواهند بگویند در تحولات منطقه نقش دارند اما این سیاست تأثیر مخربی تا کنون بر منطقه داشته است.

راجع به بحث حقوق بشر، من فکر می‌کنم آن چیزی که در عربستان محلی از اعراب ندارد بحث حقوق بشر است.

اخیراً خانمی از امارات وارد عربستان شده بود و رانندگی می‌کرد، پرونده وی را به دادگاه‌های ضد تروریست فرستادند، ارتباط رانندگی یک خانم با دادگاه‌های ضد تروریستی چه معنا و رابطه‌ای می‌تواند داشته باشد؟  

این نشان دهنده آن است که تفکر تکفیری، تفکری بسیار قوی و تأثیرگذار در عربستان است وگرنه معنایی ندارد که جلوی رانندگی خانم‌ها را بگیرند.

این فقط در بحث رانندگی نیست بلکه در دستگاه قضا، اشتغال زنان و مسافرت زنان نیز وجود دارد و یک خانم سعودی بدون محرمی مثل برادر، پدر، عمو، دایی و شوهر نمی‌تواند به شهرهای دیگر مسافرت کند و اگر این کار را انجام دهد تحت تعقیب قرار می‌گیرد.

یا در سازمان امر به معروف عربستان، علی رغم اصلاحات فراوانی که در آن انجام شده  موبایل از جوانان گرفته شده و داخل موبایل‌ها بازرسی می‌شود و این کجا حقوق بشر است؟

در رابطه با سیاست‌های غربی پای حقوق بشر می‌لنگد، که پای منافع، نفت، دلارها و سپرده‌‌های ارزی در بانک‌های آمریکا در میان است که در این جا حقوق بشر مفهومی ندارد.

مجری ـ با توجه به فرصتی که در اختیار داریم نظر جنابعالی در رابطه با حقوق بشر در عربستان  چیست؟

زارعی: همان‌طور که اشاره کردند، حقوق بشر در استانداردهای دوگانه‌ای که امروز توسط قدرت‌های بزرگی مثل آمریکا درحال پمپاژ شدن است، نهادهای برآمده از این دو تفکر مثل سازمان‌ حقوق بشر یا برخی از نهادهای دیگری که در این زمینه فعال هستند برآیند آنها این است که بیش از دوازده سال است که در شورای حقوق بشر در غرب در کمسیون حقوق بشر، کانادایی که خود یکی از ناقضان حقوق بشر است، پیشنهاد دهنده طرح محکومیت دولت جمهوری اسلامی ایران است و امسال نیز آن را مجدداً طرح کرد اما هیچ صحبتی درباره جنایات و نقض حقوق انسان‌ها در عربستان و کشورهای نظیر آن نمی‌شود زیرا این کشورها مطابق و همسو با استانداردهای مورد نظر غرب حرکت می‌کنند.

 امروز شما ابتدایی ترین نهادهای مدنی را در کشوری مثل عربستان نمی‌توانید آدرس دهید، حق رأی معنا ندارد و مسائلی از قبیل رانندگی که آقای میرابیان به آن اشاره کردند.

 مبنای استانداردهای دو گانه در  وزارت خارجه آمریکا سیاست‌هایی است که آمریکا تعریف می‌کند اما دولت جمهوری اسلامی ایران مدنی‌ترین نهادها را در کشور خود دارد ولی به دلیل این که با سیاست‌های آنها همسو و همراه نیست هرساله باید محکوم شود بنابراین نباید فریب این شعارها و زرق و برق ها را بخوریم بلکه باید براساس آموزه‌های دینی و حقوق قضایی اسلامی خودمان رفتار کنیم و با جنجال رسانه‌های غرب نباید در مسیرمان دچار کندی و سستی شویم./908/ز502/ج

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی